اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 427
قيصر سجده
کنی در غير اينصورت به تو اعتنایی نكرده و نامه تو را نخواهد
گرفت.
دحيه سفير خردمند پيامبر گفت: من برای از بین
بردن همين سنتهای غلط رنج اين سفر را بر خود هموار كردهام. و
خود از طرف پیامبر مامورم به قيصر ابلاغ كنم كه پرستش غیر خدا بايد از
ميان برود و جز خدای يگانه كسی پرستش نگردد، حال با اين ماموريّت و
عقيده چگونه در برابر غير خدا سجده كنم؟ منطق نيرومند، صلابت و استقامت سفير باعث
اعجاب كاركنان دربار شد يك نفر از درباريان خيرانديش، به دحيه گفت: شما
میتوانی نامه را روی ميز مخصوص سلطان بگذاری و
برگردی و كسی جز قيصر دست به نامههای
روی ميز نمیزند. هر موقع قيصر نامه را خواند شما را به حضور
میطلبد.
دحيه از راهنمايی آن مرد تشكر كرد، نامه را
روی ميز گذاشت و بازگشت. قيصر، نامه را گشود نامه چون با بسم اللّه شروع شده
بود، توجه قيصر را به خود جلب كرد و گفت: من از غير حضرت سليمان7 تاكنون چنين نامهای را نديده بودم. سپس مترجم
عربی خود را خواست تا نامه را برای او ترجمه کند. او نامه پيامبر را
چنين ترجمه كرد:
نامهای است از محمّد بن عبداللّه
به هرقل بزرگ روم، درود بر پيروان هدايت، من تو را به آيين اسلام دعوت
میكنم، اسلام آور تا در امان باشی و خداوند به تو پاداش دهد، «پاداش
ايمان خود و پاداش ايمان كسانی كه زير دست تو هستند.» اگر از آيين اسلام
روی برگردانی گناه كارگزاران تو بر گردن تو است.
در انتها این آیه شریفه در نامه نوشته
شده بود (قُلْ يا أَهْلَ
الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سواء...).[1]«ای
اهل كتاب ما شما را به يك اصل مشترك دعوت میكنيم که غير خدا را نپرستيم و
كسی را شريك او قرار ندهيم، بعضی از ما بعضی ديگر را به
خدايی