15. منع از تنوّع طلبی در ازدواج و طلاق متعدّد

رسول خدا به مردى رسيد و از او پرسيد: با زنت چه كردى؟ گفت: او را طلاق دادم. فرمود: آيا كار بدى از او ديدى که طلاقش دادی؟ او گفت: نه، كار بدى نديدم. قضيه گذشت و آن مرد دوباره ازدواج كرد. پيغمبر متوجه شد که او زن ديگری گرفته است. پس از چندى دوباره از او پرسيد: با اين زن چه كردى؟ گفت: طلاقش دادم. حضرت فرمود: كار بدى از او ديدى؟ گفت: نه كار بدى از او نديدم.

اين قضيه گذشت و آن مرد در نوبت سوّم هم ازدواج كرد. پيغمبر از او پرسيد: باز زن گرفتى؟ گفت: بلى يا رسول اللّه. مدّتى گذشت و پيغمبر دوباره از او پرسيد: با اين زن چه كردى؟ گفت: او را هم طلاق دادم. حضرت پرسید: آیا از او بدى ديدى؟ گفت: نه بدى از او نديدم. رسول اكرم فرمود: خداوند دشمن می‌دارد مردى كه دلش می‌خواهد «بی‌جهت همسر خود را طلاق داده و» مرتب زن عوض كند و همچنین دشمن می‌دارد زنى را كه دلش می‌خواهد مرتب شوهر عوض كند. [1]

نکته: اسلام با طلاق در غیر ضرورت مخالف است تا ممکن است نباید طلاق صورت بگيرد مگر موارد خاص مثل ناسازگاری شدیدی که هیچ راه اصلاحی در بین نیست. اسلام طلاق را به عنوان يك چارهجويى در مواردى كه چاره منحصر به جدايى است، تجويز كرده است. مردانى كه مرتب زن می‌گيرند و طلاق می‌دهند دشمن خدا هستند و نیز زنى که دلش مى‌خواهد مرتب شوهر عوض کند.

16. همسری قانع، راضى و شاكر«آستانه درب منزلت را حفظ کن.»

حضرت ابراهيم7 اگر چه زن و همسرش را به دستور خدا در سرزمين مكه رها کرد، ولی وديعه خود را در سرزمين مكه فراموش نكرد و گاه ‌و بي‌گاه به اين سرزمين

[1]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج19، ص 253، 254.