اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 293
10. ارثیهای
ارزشمند و کار راهانداز
شخصی از بیابانگردی پرسید: در
دستت چيست؟ گفت: عصايم است كه براى تعيين وقت نماز، آن را به زمين قرار میدهم «و
بعد از این که سایه برگشت اول وقت نماز ظهر است» و بدان با دشمنانم مىستيزم،
چهار پايم را با آن مىرانم، در سفر با آن نيرو میگيرم،
در راه رفتن بدان تكيه مىكنم تا گامهايم را
فراخ تر بردارم، با آن از نهر مىپرم تا
سپر افتادنم باشد.
عباى خويش را بدان مىآويزم.
با آن آنچه را كه از من دور است، به سوى خود مىكشم،
سفره و ابزار ديگر را به آن مىآويزم. با آن، ككهاى
گزنده را مىرانم، به جاى نيزه به كارش میگيرم و در مبارزه
به منزله شمشيرم است، آن را از پدرم به ارث بردهام و پس
از من، به پسرم به ارث مىرسد با آن برگ درختان را براى
گوسفندان مىريزم و در موارد ديگر آن را به كار میگيرم، آن
شخص چون این کلام را شنید مبهوت شد. [1]
11. ارثیهای
هماهنگ با امور دیگر
در ربيع الابرار آمده است: معتصم، هشتمين خليفه عباسى،
دوران فرمانروایی او هشت سال و هشت ماه بود و هشت پسر و هشت دختر
داشت، هشت قلعه گشود، هشت كاخ ساخت، هشتهزار دينار و هشتهزار
درهم بعد از خود به ارث گذاشت. [2]
12. میراثی که هرگز به
او نرسید
مردی به نام سعيد بن عاص بيمار شد ولی كسى را
نداشت تا از او پرستارى كند از اين جهت یکی از دوستانش بنام
سعید را فراخواند و به او گفت: من وارثى جز تو
[1].[439]
برگرفته از کشکول شیخ بهایی مترجم: عزیزالله کاسب.
[2].[440] برگرفته از کشکول شیخ
بهایی مترجم: عزیزالله کاسب.
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 293