اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 249
گفت: خدايا! جان حجاج را بگير. حجاج گفت: این چه
دعايى است كه براى من نمودى؟
زاهد گفت:
اين دعا هم براى تو و هم براى مسلمانان، دعاى خيری است اما برای تو
خیر است از این جهت که با تعجیل در مرگت ظلم و آزارت به
دیگران کمتر شده و عقوبت و گرفتاریت در آخرت کمتر خواهد شد و اما
برای دیگران خیر است از این جهت که از شر و شرارت تو در
امان خواهند بود.
اى زبــردستِ زير دست آزار گرم تا
كى بماند اين بازار؟
به چه كار آيدت جهاندارى مردنت به كه مردم
آزارى [1]
35. عاقبت آزار و اذیتهای
متوکّل
متوکّل از بدترین خلفای بنیعباس بود
که در آزار و اذیت به امام هادی7 و سادات و
شیعیان کمال ستم را روا میداشت. فرماندار
مدینه به نام عبدالله بن محمّد به دستور متوکّل آن قدر امام هادی را
اذیت کرد تا آن حضرت مجبور شد نامهای به
متوکّل بنویسد.
بعد از مدّتی متوکّل به اجبار امام را از
مدینه به سامرا انتقال داد و مشغول آزار آن حضرت شد. شبی متوکّل دربان
خود را طلبید و گفت: نصف شب ناگهانی وارد خانه امام شوید و بررسی
کنید اگر اسلحه و اموالی داشت بگیرید. جماعتی از
ترکان به خانه امام هجوم آورده و هر چه یافتند به همراه امام به مجلس متوکّل
آوردند.
از ظلمهای متوکّل این که در
سال ۲۳۷ امر کرد قبر امام حسین7 را به همراه
خانههای اطراف قبر خراب کرده و در آن زراعت کنند تا
دیگر اثری از آن باقی نماند. این مرد شریر و
موذی دستور داد: هر کس به زیارت امام حسین میآید
دست یا پای او را قطع کنند!! پیوسته به امام هادی و
شیعیان آن حضرت آزار میرساند تا عاقبت
[1].[384] گلستان سعدی باب اول در
سیرت پادشاهان حکایت شماره 11.
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 249