آن به خانه‌ای که تنها برای خدا ساخته‌ای درست نیست زيرا براى خدا نيست. [1]

8. نتیجه عملی که برای تعریف دیگران انجام شود

عابدى در بنى‌اسرائيل سال‌ها خداوند را عبادت مى‌كرد. روزى دعا كرد: پروردگارا می‌خواهم حال خود را نزد تو بدانم، که كدام عملم را پسنديده‌اى، تا هميشه آن عمل را انجام دهم و اگر خطایی کرده‌ام پيش از مرگ توبه كنم؟! خداوند، ملكى را نزد عابد فرستاد و آن ملک فرمود: تو پيش خدا هيچ عمل خيرى نداری. گفت: پس عبادات من چه شد؟!

ملك فرمود: هر وقت عمل خيرى انجام می‌دادى به مردم خبر داده و توقع داشتی مردم از تو تعریف و تمجید کرده و به نيكى یاد كنند و بگويند: چه آدم خوبى هستى، تو پاداش عمل و نیتّت را از آن‌ها گرفتى و آن‌ها هم تو را تحسین کردند. آيا راضى شدى؟ اين حرف، براى عابد خيلى سخت بود لذا محزون و ناراحت شد، و صدايش به ناله بلند گرديد.

ملك دوباره آمد و فرمود: خداوند می‌فرمايد: می‌توانی برای جبران گذشته و برای عمر باقیماننده خود به تعداد رگ‌هاى بدنت صدقه بدهی. عابد گفت: چطور، من كه چيزى ندارم؟! فرمود: هر روز سيصد و شصت مرتبه، به تعداد رگ‌هاى بدنت بگو: (سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَةَ اِلاّ بِااللّهِ) همان فضیلت را دارد، عابد گفت: اگر اين طور است، زيادتر می‌گویم؟! ملک فرمود: اگر زيادتر بگويى ثوابت بيشتر است. [2]

[1].[238] حکایات برگزیده‌ از زندگى علماء با سلاطین، ناصر باقری بیدهندی ،ص 74.

[2]. دعوات الراوندي، سلوة الحزين، ص: 135‌، پند تاریخ، خسروی، موسی، ج 1 ص 35.