responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جلوه‌های دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید    الجزء : 1  صفحة : 162

نيمه‌هاى شب تاريك و بارانی، مخفيانه به آن مسجد رفت و مشغول عبادت شد، در وسط نماز، ناگهان صدايى شنيد، خوشحال گرديد و با خود گفت: حتماً شخصى وارد مسجد شده است «و فردا می‌رود به مردم می‌گويد: اين آدم چقدر انسان خداشناسِ وارسته‌ای است كه در نيمه شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت پنهانی شده است» او بر كيفيّت و كميّت عبادتش افزود و همچنان با كمال خوشحالى تا صبح به عبادت ادامه داد.

وقتى كه هوا روشن شد، زير چشمی ‌نگاه كرد تا ببیند چه کسی است، ناگهان ديد آدم نيست بلكه سگ سياهى است كه بر اثر بارندگى شديد، نتوانسته بيرون بماند و به مسجد پناه آورده ‌است. بسيار ناراحت شد و اظهار پشيمانى كرد و پيش خود شرمنده شد كه ساعت‌ها براى سگ، عبادت كرده ‌است نه برای خدا، خطاب به خود كرد و گفت: اى نفس! من فرار كردم و به مسجد دور افتاده ‌آمدم تا در عبادت خود، احدى را شريك خدا قرار ندهم، اينك می‌بينم «العياذ باللّه» سگ سياهى را در عبادتم شريك خدا قرار داده‌ام. [1]

7. بناى مسجد برای شهرت

هارون الرشيد در بغداد مسجدى احداث كرد و بر سر درِ آن، نام خود را نوشت. روزى براى بازدید به آن مسجد آمد. بهلول از او پرسيد: چه ساخته‌ای؟ گفت: خانه خدا را بنا كرده‌ام. بهلول گفت. دستور بده تا اسم من را به جاى اسم تو بر ديوار نقش كنند. هارون غضبناك شد و گفت: من مسجد ساخته‌ام بعد اسم تو را بر آن بنويسم؟ بهلول گفت: پس چرا می‌گویی خانه را برای خدا ساخته‌ای؟ هارون گفت: پس چه بگويم؟ بهلول گفت: بگو: خانه‌ای براى شهرت شخصى خود ساخته‌ام. نام‌گذاری


[1].[237] منتخب قوامیس الدرّر، ص ۱۴۴، داستانها و پندها ، مصطفی زمانی‌وجدانی، ج 9 ص 173.

اسم الکتاب : جلوه‌های دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید    الجزء : 1  صفحة : 162
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست