اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 153
برمیدارم. این بهتر از قطع درخت
است. از طرفی کسی من را به قطع درخت امر نكرده و
پيامبر هم نيستم كه غم بيهوده بخورم. در این وقت دست از شيطان برداشت و رفت.
دو روز متوالی در زير بالشت خود دو دينار ديد و خرج نمود و چون روز سوّم
پولی نديد، ناراحت شد و تبر برگرفت تا درخت را قطع كند.
شيطان در راهش آمد و گفت: به كجا میروى؟
گفت: میروم درخت را قطع كنم، گفت: هرگز نمیگذارم و
بعد از قدری جدال، با عابد گلاويز شد و عابد را روى زمين انداخت و گفت: بازگرد
و گرنه سرت را از تن جدا میكنم. عابد گفت: من را رها كن تا
بروم؛ ولی بگو: چرا آن دفعه من نيرومندتر بودم؟ ابليس گفت: زیرا تو در
ابتدا براى خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتى، لذا خدا تو را بر من مسلط كرد.
ولی اين بار براى خود و دينار خشمگين شدى و من بر تو مسلط شدم. [1]
37.
هرگز در خدمات خود دنبال شهرت نبود
خانم نصرتِ امین در سال 1265
شمسی در اصفهان به دنیا آمد، او از کودکی در جمع خانواده و
بستگانش جلوه خاصی داشت، آثار نبوغ و بزرگی در سیمایش
نمایان بود. وی چهار سال بیشتر نداشت که تحصیل علوم و
فراگیری قرآن را آغاز کرد. پدرش برای پیشرفت
تحصیلی او معلم خصوصی گرفت. خانم امین روحی کاوشگر
داشت و بدون مطالعه سخن نمیگفت. او عقلگرا بود،
یعنی عقل و اندیشه بر موضع گیریها،
رفتارها و عواطفش حاکم بود و از هرگونه افراط و تفریط
دوری میکرد.
با این که در سن پانزده سالگی با پسر
عمویش پیوند ازدواج بست، اما تحصیل را رها نکرد، استعداد
سرشاری داشت و با پشتکار و تلاش شبانه روزی و اراده استوار و