responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جلوه‌های دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید    الجزء : 1  صفحة : 121

نمی‌توانم! ولی مرد گاهی می‌خواهد در مقابل همسرش به خود ببالد و خویشتن را بزرگ و قدرتمند جلوه دهد لذا از این‌گونه حرفها می‌زند ضمن این که عاشق را در گفتار و رفتارش ملامتی نیست.

سلیمان از گنجشک مادّه پرسید: چرا از همسرت اطاعت نمی‌کنی در صورتی که او تو را دوست می‌دارد؟ گنجشک ماده پاسخ داد: ای رسول خدا! او در محبّت با من راستگو نیست زیرا به غیر من به گنجشک مادّه دیگری نیز مهر و محبّت می‌ورزد. سخن گنجشک چنان در سلیمان اثر بخشید که به گریه افتاد و سخت گریست. آن گاه چهل روز از مردم کناره گیری نمود و پیوسته از خداوند می‌خواست علاقه دیگران را از قلب او خارج نموده و محبّتش را در دل او خالص گرداند.

· یعنی: تنها خدا را دوست بدارد و دیگران را هم بخاطر محبوب حقیقی یعنی خدا دوست بدارد.[1]

4. عمل خالصانه همچون طشت طلاست

خداوند به یکی از پیامبران خود وحی نمود: فردا صبح اوّل چیزی که دیدی بخور! دوّمی ‌را بپوشان! سوّمی ‌را بپذیر! چهارمی ‌را ناامید نکن! از پنجمی ‌بگریز! پیامبر خدا صبح از خانه بیرون آمد در اوّلین وهله با تصویر کوه سیاه بزرگی روبرو شد، کمی ‌ایستاد و با خود گفت: خداوند دستور داده ‌این کوه را بخورم. در حیرت ماند چگونه بخورد! آنگاه به فکرش رسید که خداوند به چیز محال دستور نمی‌دهد، حتماً این کوه خوردنی است به سوی کوه حرکت کرد هر چه پیش می‌رفت کوه، کوچک‌تر می‌شد. سرانجام کوه به صورت لقمه‌ کوچکی درآمد، وقتی که خورد دید بهترین و لذیذترین غذا است.


[1]. بحار الأنوار، ط دار الاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج 14، ص 95.

اسم الکتاب : جلوه‌های دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید    الجزء : 1  صفحة : 121
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست