د) عبده با اعطای
آزادی وسیع به عقل، برخی حقایق شرعی در قرآن را تأویل
برد و از حقیقت عدول کرد و به مجاز و تمثیل روی آورد. علت آن
نیز به نظر ذهبی، تنها استبعاد و استغراب بود. استبعاد نسبت به قدرت
قاصر بشر و استغراب از طرف کسی که به قدرت و صلاحیت الهی
برای هر کار ممکنی جاهل است.[1]
ه) عقلگرایی
افراطی عبده سبب شد که او در نظرات دیگر مفسران تأمل نکند و
برای تفسیر آیات تنها به اجتهاد و تحلیل عقلی خود
اکتفا کند و چنانچه در مباحث آینده میآید وی که در حدیثشناسی
و پیراستن احادیث صحیح از غیر صحیح مهارتی
نداشت از روایات تفسیری ذیل آیات ناظر بر معجزات انبیا
پرهیز کرد. بر این اساس عقلگرایی عبده زمینهساز تقلیلشان
و نقش روایات تفسیری و وسعت محدوده تأویل جایز نزد
وی شد.
و) سید
قطب در مذمت روش عقلگرایی عبده مىنویسد که روش مکتب شیخ
محمد عبده از فلسفه غرب، یعنى فلسفه دکارت، تأثیر پذیرفته و
همین سبب شده است تا در وسایل عقیدتى، ارزش زیادى براى
عقل قائل شود؛ درحالیکه حقّ این است که همراه با براهین عقلى و
علمى، از دلیل روشن فطرى نیز بهرهجوییم؛ زیرا از این
راه مىتوان به برنامههاى اسلام راه یافت.[2]
ز) اهتمام
عبده در هماهنگی میان قرآن و یافتههای تجربی،
نفی نقل گرایی و تقلید گریزی و گرایش
عقلی عبده زمینهساز تحویلهای مادی و حس
گرایانه تفسیر المنار شده است.[3]
[1] - محمد حسین ذهبی،
التفسیر و المفسرون، ج ۲، ص
۵۴۹-۵۵۰.
[2] - سید قطب، فى
ظلال القرآن، ج۳، ص ۱۵۸۸. عبدالمجید
الشرفی نیز افق ذهنی و فرهنگی عبده در برخی مباحث
مانند استدلال بر و جود خدا، بداهت عقل و فیض الهی و غیره را متاثر
ازفلسفه یونان قدیم میداند. عبدالمجید الشرفی،
الإسلام و الحداثه، چاپ دوم، تونس: الدار التونسیة للنشر،
۱۹۹۱،ص ۵۴.
[3] - ر.ک. عبد الله
میر احمدی، مونا امانی پور، بررسی جایگاه عقل در اندیشه
صاحبان تفسیر المنار، پژوهش نامه مذاهب اسلامی، شماره سیزدهم،
۱۳۹۹، ص ۶۲.