است، رهنمون
گردد. بیتردید دین دارای مفاهیم فراتر از عقل است
که باید آنها را از طریق نقل کشف کرد؛ چنانکه نقل و عقل در کنار
یکدیگر در برخی قضایای دینی مانند
ارسال رسل، ضرورت وحی و ... راهگشا هستند.[1]
وی
یکی از اصول تشریع را بزرگداشت جایگاه تأملات عقلی
و تفکر برای کسب آگاهی میداند و در تفسیر آیه «وَ
أَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» مینویسد که مراد از سلطان، برهان است و مقید کردن
تحریم شرک به انتفاء برهان، دلالت بر تعظیم شأن آن دارد.[2]
قرآن درآیات متعددى مخاطبان خود را به تعقل و تدبر دعوت کرده و فهم بسيارى
از آياتش را به اهل تفكر منحصر مىنمايد؛ بهگونهای
که غفلت از تدبر[3] مورد نکوهش قرارگرفته است.
عبده بر
اهمیت عقل و اینکه عقل جوهر انسان و تمایز بخش انسان از دیگر
مخلوقات و معیار تکلیف است، تأکید ورزیده است.
حاکمیت عقل از دیدگاه عبده، به معنای مقام خدایی
بخشیدن به عقل، که روشنگری غربی به دام آن افتاد، نبود. بلکه عقل
به دلیل ادراک نسبی بهعنوان عنصری است که جای خبر
غیبی را نمیگیرد و هر آنچه ادراکش نسبی باشد،
موازن و موازی علم الهی، که مطلق و محیط است، نمیشود.
عقل بهتنهایی سعادت انسان را تأمین نمیکند و باید
عقل و نقل در کنار هم موردتوجه قرار گیرند.
بهعبارتیدیگر،
اسلام بهصورت دینی عقلانی معرفیشده که بین
وحی الهی و علم تفاوتی در نظر گرفته نمیشود. دعوت اسلام
از مؤمنان به اندیشیدن درباره آفرینش بیهیچ گونه
حد و
[1] - ر. ک. محمد صفر جبرئیلی، سیری در تفکر کلامی
معاصر، ص ۱۸۹- ۱۹۰ .
[2] - محمد رشید رضا، المنار ، ج9، ص 570
تفسیر آیه ۳۳ و ۱۶۹اعراف.