انجام دارد که غالباً برای مطامع دنیوی است. اینگونه
از تصرفات غيرعادي ایشان
آموختني است و میتواند با عمل مرتاض قویتر خنثی گردد؛ ليكن رهآورد اراده انبيا و اوليا در قلمرو هستي، خارجي است و به اراده
لايزال الهي متّكي است و از آگاهيهاي صحيح ناشي ميشود؛ ازاينرو هیچیک
از نقایص مزبور را ندارد بلكه مزين به كمالاتي مانند اطلاق، مطابقت با واقع
و نفوذناپذيري است.[1]
ج) راه تشخيص معجزه از کارهای عجيب مرتاضان و ساحران اين است كه
اگر كار خارقالعادهاي به دست فردي انجام گرفت كه زندگياش براي مردم روشن است،
كه پيامبران معمولاً چنين بودهاند و مردم ميدانند كه درسي براي اين كار نخوانده
و استادي نديده است؛ پس ميپذيرند كه با اتكا به قدرت الهي آن معجزه را انجام داده
است. چنانچه زمانی که ساحران فرعون در مقام معارضه با معجزه حضرت موسي علیهالسلامبرآمدند و شكست خوردند، پي بردند كه آن حضرت پيامبر خداست.
د) معجزه با
تأثير در عالم خارج، واقعیت را تغییر میدهد؛ چنانکه
چوبي حقيقتاً به اژدها تبديل ميشود يا سنگي واقعاً ميشكافد و از آن چشمههاي آب
ميجوشد، ليكن سحر غالباً تنها تصرّف در درون مسحور است و ساحر باكار خود در خيال
بيننده اثر ميگذارد، آنگاه خيال بيننده در خود بيننده موثّر ميشود.
دوم) کرامت
در نظر رشید رضا اصل در کرامت،
مخفی بودن آن است چراکه ظهور بسیاری از مطالب سبب فتنه میشود. اهل مکاشفه فقط در صورت ضرورت از
کرامت خود سخن میگویند.
معجزه باکرامت مشتبه نمیشود، زیرا معجزه با ادعای نبوت همراه
است؛ اما کرامت اینگونه