انديشمندان اسلامى را به چالش فراخواندند. جوابگويى به القائات آنان، در
ايجاد نگرشهاى نو به تفسیر نقشى درخور توجه داشته است.
شیخ
محمد عبده با برافراشتن پرچم اصلاح و نوگرایی
در زمینههای تعلیم و تربیت، تفسیر و فقه، مباحث
اجتماعی و سیاسی مطابق مقتضیات زمان و نیاز
مسلمانان به بازگشت به قرآن به مسائلی همچون انسانگرایی،
فردگرایی، آزادی، برابری و جایگاه زن در اجتماع و مسئله
ملیت و امت پرداخته است.[1]
سیر تطور اندیشه عبده را میتوان به دوره عزلت عبده[2] یعنی زمان همراهی با سید جمال و دوره
آگاهی وی از معارف غربی یعنی زمان سفر به اروپا و
یادگیری زبان فرانسه و آشنایی با علوم غربی
برای درک نیازهای مسلمانان، تقسیم کرد. در دوره
اخیر عبده اندیشههای اصلاحی خود را در زمینه
دین و جامعه آشکار کرد. [3]
[1] - ر. ک. احمد پاکتچی، تاریخ تفسیر قرآن
کریم، ص ۲۳۸. برخی معتقدند بازتاب شيوه نقد و تحليل
مستشرقان، انديشمندان اسلامى را واداشت كه براى دفاع از اسلام، به
تفسیری بهمقتضای زمانه رویآورند. ر.ک. شادی
نفیسی، عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، ص
۶۸
[2] - زمان تحصیل درطنطا و الازهر. ر.ک. محمد رشید رضا،
تاریخ الاستاذ الأمام، ص ۱۰۷
[3] - حمید عنایت، سیری در اندیشه
سیاسی عرب، ص ۱۳۰. محمد عبده بنیانگذار یک
مکتب فکری مدرن در مصر مشابه احمدخان در هند با اهتمام به همکاری با بیگانگان
برای معرفی تمدن غرب به مصر شد. نوگرایی و گرایش
عبده در رویکرد تفسیری وی (مثلاً تفسیر
نابودی اصحاب فیل با میکروب حصبه) با عنایت به دانش
غربی در عصر جدید و استفاده از حاکمیت عقل هویدا است.ر.ک.
عمر بن ابراهیم رضوان، آراء المستشرقين حول القرآن
الكريم و تفسيره، ج2، ص: 811. سبحانی نیز معتقد است که عبده در
تفسیر برخی آیات ناظر بر معجزه سعی میکند آن را از
ویژگی غیبی خارج کرده و با طبیعت مادی آغشته
سازد. شیفتگی او به تمدن مادی غرب و مشاهده پیشرفت و رونق
علوم طبیعی از نزدیک در زمان تبعیدش در پاریس او را
به این نوع تفکر سوق داده است بهگونهای که علم
یقینی برای هر پدیدهای به دنبال علت
مادی و نه به عوامل غیبی مانند جن و فرشته حاصل میشود. جعفر سبحانی، المناهج التفسیریه فی
علوم القرآن، مؤسسه الامام الصادق 7، بیتا، ص
۱۰۵.