عبده مانند برخی متفکران معتزلی قدیم، در پی آن بود تا
رویکردی معتدل در عقاید و آموزههای دینی
ایجاد نماید؛ رویکردی که از تفریط مرجئه و افراط خوارجی
در امان بماند.[1]
عبده اتحاد و همبستگی را از مهمترین ارکان
اسلام میدانست.[2] به نظر محمد عماره مهمترین کاری که محمد
عبده انجام داد انتزاع علم کلام از سروصدای فرقههای اسلامی و
متکلمان پیشین است؛ زیرا بسیاری از اختلافهای
موجود میان فرقههای اسلامی، محصول حزب گرایی و
تعصب فرقهها است. وی در بسیاری از مسائل اختلافی ژرفنگری
کرده است. بهعنوانمثال در موضوع دیدن خدا در جهان آخرت میگوید
کسانی که منکر دیدن خدایند، برای نفی جاگیر
بودن و جهت داشتن خدا، آن را انکار کردهاند و کسانی که معتقد به دیدن خدا شدهاند، این کار را با چشمی
جز چشم دنیایی ممکن میدانند. بنابراین، آنچه
ایشان از آن پرهیز میدهند، اینان نیز رعایت
میکنند.[3]
[1] - روحیه
تکفیری خوارج از سویی و روحیه ظلمپذیری
مرجئه و مجبره، در انحطاط مسلمانان مؤثر و زمینهساز توفیق استعمار در
استضعاف مسلمانان بوده است.
[2] - سالها بعد «جماعه التقریب بین المذاهب
الاسلامیه» توسط روشنفکران سنی و شیعه برپا و فتوای
تاریخی شیخ شلتوت در به رسمیت شناختن مذهب امامیه بهعنوان
مذهب پنجم اسلامی صادر شد.
[3] - مجید مرادی، حرکتهای اسلامی مصر، پگاه
حوزه، مصاحبه با محمد عماره قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. جلد
۱۳. ص
۵ ۷. شاید بتوان نقد عبده بر اعمال ناپسند وهابیت مانند
تخریب قبور و تکفیر دیگر مذاهب اسلامی در همین
راستا دانست. ر.ک. محمد عماره، الاعمال الکامله للشیخ محمد عبده، ج ۳،
ص ۵۶۱