عقل از حدود
خود میداند.[1] از سوی دیگر تأویل آیات قرآن را در شرایطی
جایز بلکه ضروری میپندارد مانند آنکه دلیل عقلی،
قطعی الدلاله و دلیل نقلی ظنی الدلاله باشد؛ هدف از تأویل
آیات پاسخگویی به شبهات منکران دین باشد؛ تأویل آیه
بهمنظور اقناع مخالفان و نزدیک سازی آراء باشد؛[2] تأویل آیات بدون سوءنیت انجام گیرد؛ اطمینان
قلبی به عقاید و آراء سلف تنها با تأویل آیات مربوط محقق
گردد.[3]
نکتهها:
الف)
برخی دانشمندان اهل سنت معتقدند هنگامیکه دفاع از اسلام بر تأویل
برخی آیات قرآن متوقف باشد، تأویل آیات به روشی که
شبهات را دفع و طعنه مخالفان را رد کند، لازم
[1] - محمد
رشید رضا، المنار، ج ۱۲، ص
۱۶۷؛ ر.ک. مسعود تاج آبادی، المنار در آینه
المیزان، ص ۲۲.
[2]
- مثلا رشیدرضا در باره تفسیر عبده از ملائکه می
نویسد«(و أقول) إن غرض الأستاذ من هذا التأويل الذى عبر عنه بالايماء و بالاشارة
اقناع منكرى الملائكة بوجودهم، بتعبير مألوف عندهم تقبله عقولهم.» محمد رشید رضا،
المنار، ج ۱، ص ۲۷۰.
[3]
- همان، ج ۱، ص ۲۵۳وی می
نویسد« فنحن قد سمعنا بآذاننا شبهات على بعض الآيات و الأحاديث لم يسهل علينا دفعها
و اقناع أصحابها بصدق كلام اللّه و كلام رسوله الا بضرب من التأويل و أمثال تقربها
من عقولهم و معلوماتهم أحسن التقريب .... ينبغى أن تعلم أيها القارى المؤمن أن من الخير لك أن تطمئن قلبا بمذهب
السلف و لا تحفل بغيره، فان لم يطمئن قلبك إلا بتأويل يرضاه أسلوب اللغة العربية
فلا حرج عليك، .. و الذى عليك قبل كل شىء أن توقن بأن كلام اللّه كله حق، و ألا
تؤوّل شيئا منه بسوء القصد. و كذا ما صح عن رسوله 6 من أمر الدين بغير شبهة. و
التفسير الموافق للغة العرب لا يسمى تأويلا. عبده در تاویل متشابهات، ارجاع
نقل به عقل را لازم می داند.ر.ک. همان، ج ۱، ص ۴۳۸.