كشتى و به قولى به
شتر مرغ و به قولى ديگر به پرندهاى كه در امواج دريا سوار باشد ذكر كرده كه
تشبيهات روشنى است و نياز به توضيح ندارد. حادثه غرق شدن بصره كه امام از آن خبر
داده است، بنا به روايت نقل شده، بصره يك بار در زمان القادر باللّه غرق شد و يك
بار ديگر در زمان، قائم بامر اللّه، شهر و هر كه در آن زندگى مىكرد بكلّى غرق و خانهها
خراب شد و جز بلنديهاى مسجد جامع، چنان كه امام (ع) خبر داده بود، باقى نماند و
غرق شدن شهر از ناحيه خليج فارس و كوهى كه معروف به كوه شام است صورت گرفت، و اين
پيشامد همان چيزى بود كه امام (ع) فرموده بود.
اين كه بصره
از ناحيه خليج فارس غرق شده باشد مورد اشكال است زيرا امام (ع) فرموده است كه آب
از خود بصره جوشش و جريان پيدا مىكند، آنجا كه فرمود: «من جايى جريان آب را در
آبادى شما مىدانم». ظاهر گفته امام اقتضا مىكند كه خرابى شهر از جاى ديگر (ناحيه
خليج فارس) صورت نگرفته باشد، (البتّه) خدا بهتر مىداند.
(سفه): رذيله
اخلاقى كه در مقابل صبر قرار گرفته است و به تزلزل و بىثباتى منجر مىشود (اكله):
نام هر چيز خوردنى
[ترجمه]
«سرزمين شما
به آب نزديك و از آسمان دور است. عقل شما سبك و فكرتان ابلهانه است و عجول هستيد
[حلم خود را در جاى خود به كار نمىبريد] هدف هر تيرى، غذاى هر خورندهاى و هدف هر
تيراندازى واقع مىشويد.»