حاجى بايد
متوجّه باشد كه با لبيك گفتن نداى خداوند تعالى را اجابت كرده است ولى در اين كه
اجابت او مورد قبول واقع مىشود يا خير بايد بين خوف و رجا باشد و در عين حال امر
خود را به خدا واگذار و بر او توكّل كند.
سفيان بن
عيينه نقل كرده است كه علىّ بن الحسين زين العابدين (ع) حجّ به جا آورد. هنگامى كه
احرام پوشيد و بر مركبش نشست، رنگش زرد شد و رعشهاى بر بدنش افتاد و نتوانست
لبّيك بگويد. از او سؤال شد آيا لبيك نمىگويى؟ فرمود مىترسم كه خداوند بگويد لا
لبيك و لا سعديك. وقتى كه لبيك گفت بيهوش شد و از مركبش به زمين افتاد و همين وحشت
و ترس بر حضرتش باقى بود تا حجّ را به پايان رساند.
خدا تو را
بيامرزد. اكنون به اين نفس پاكيزه بنگر كه به دليل استعداد دريافت انوار الهى،
رائحه الهى و نفخات ربّانى او را فرا مىگيرد و از هر چيزى بجز جلال و عظمت او
فراموش مىكند. حاجى بايد به هنگام اجابت نداى خداوند سبحان متذكّر اجابت نداى
خداوند در نفخ صور و حشر خلق از قبور و ازدحامشان در عرصه قيامت باشد، در حالى كه
اجابت كنندگان نداى حقّ متعال در قيامت به مقرّبان و مغضوبان و مقبولان و مردودان
و مردّدان تقسيم مىشوند و در خوف و رجا قرار دارند و حجّاج در ميقات نيز چنيناند
كه نمىدانند اتمام حج براى آنها ممكن خواهد بود يا نه.
امّا ورود
حاجى به مكّه-
به هنگام
ورود بايد توجّه داشته باشد كه به حرم امن خدا وارد مىشود و اميدوار باشد كه با
ورود به خانه حق از عذاب خدا در امان خواهد بود و هم بترسد كه از اهل قرب نباشد،
ولى اميدوارى او بايد غالب باشد، زيرا لطف خداوند كريم عميم است و شرف خانه او
عظيم و حق زائر مورد توجّه و پناه بردن به خانه خداوند ضايع نمىشود، بخصوص در نزد
اكرام