دوّم- سخن آن حضرت
است كه به عنوان حكايت از رسول خدا در باره خود بيان كرده است «يا على هر چه را
مىبينم و آنچه را مىشنوم مىشنوى جز اين كه پيغمبر نيستى.» [1] در اين
كه پيامبر اتصال تام به حق متعال داشته شك نيست. اين اتصال و پيوستگى به حق متعال
به مقتضاى شهادت پيامبر (ص) براى على (ع) حاصل بوده است، هر چند ميان مرتبه وصول
پيامبر (ص) و على (ع) تفاوت است زيرا اتصال به حق متعال بىنهايت درجه دارد و به
همين دليل پيامبر (ص) فرموده است تو پيامبر نيستى. (يعنى پيامبرى خود درجهاى است
كه على (ع) ندارد.) بزودى در شرح سخن آن حضرت در مىيابى كه مرتبه وصول به حق براى
آن حضرت حاصل بوده است.
سوّم كلام آن
حضرت در دعاست: «بار خدايا من تو را به خاطر ترس از كيفر و نيل به ثواب نمىپرستم
ولى تو را شايسته پرستش يافته و مىپرستم.» [2]
كيفيّت
استدلال به اين دعا در رابطه با رسيدن آن حضرت به مرتبه وصول اين است كه امام (ع)
تمام قيدهاى دنيوى و اخروى جز وجود حق متعال را از درجه اعتبار ساقط دانسته است و
اين از نشانههاى وصول آن حضرت را به حق متعال است.
از چيزهاى
ديگرى كه درجه وصول آن حضرت را به حق تأييد مىكند امورى است كه به خواست خدا
بزودى بيان خواهيم كرد كه آن حضرت قادر بر انجام كرامات بوده و انجام داده است. و
اين مخصوص كسانى است كه به ذات حق رسيدهاند.
بحث دوّم-
بيان قوه عملى آن حضرت
چنان كه در
گذشته دانستى كمال قوه نظرى به كمال حكمت نظرى، كمال قوه عملى نيز به كمال حكمت
عملى است و كمال حكمت عملى به كمال يافتن نفس است به وسيله ملكه كارهاى نيك. اين
ملكه تا
[1]
انّك تسمع ما اسمع و ترى ما ارى الا انّك لست نبىّ.
[2] الهى
ما عبدتك خوفا من عقابك و لا رغبه فى ثوابك و لكن وجدتك اهلا للعبادة فعبدتك.