اسم الکتاب : سفير حق و صفير وحي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 108
شيي و كمال، عقلا نمي تواند معطي آن باشد; پس چگونه ممكن است
نفس نبوي كه به خودي خود علوم و معارف قرآن و صور مفصله الفاظ
و قالب آنها را كه خود آنها هم علمي از علوم است و نيز صورت ملك
را كه هيچيك را در خود نداشته است آن ها را با قوه متخيله و خيال
خود پديد آورد؟ تحقق چنين امري مستلزم اجتماع نقيضين و فاعل و
قابل و اتحاد قوه و فعل است ; زيرا نفس نبوي از آن جهت كه نسبت به
آن امور به خودي خود بالقوه و فاقد و قابل آنها است آنها را ندارد، و از
جهت اينكه فاعل و پديد آورنده آنها است و قاعدتا بايد آنها را بالفعل
داشته باشد تا بتواند آنها را پديد آورد آنها را دارا ميباشد و محال
بودن چنين امري، روشن است .
اشكال و جواب
ممكن است گفته شود: نفس پيامبر6 به لحاظ مرتبه اعلاي خود
كه مرتبه عقل اوست اعطاء كننده و فاعل آن امور است و به لحاظ
مرتبه پائين تر خود كه مرتبه خيال او است گيرنده و قابل آنها ميباشد و
به واسطه تعدد رتبه اي كه به آن دو لحاظ دارد اجتماع نقيضين و
اجتماع فاعل و قابل و اتحاد قوه و فعل لازم نمي آيد.
ولي پاسخ اين است كه : اولا: بنابر اين فرض، قوه متخيله و خيال،
خلاق و فاعل آن امور نيست ; و اين خلاف نظر كسي است كه
ميگويد: "وحي مضمون بي صورت است و پيامبر با خلاقيت قوه
اسم الکتاب : سفير حق و صفير وحي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 108