يصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض [1] همانا سزاي كساني كه به جنگ خدا و رسول او برخاسته اند و در زمين فساد به پا مي‌كنند اين است كه كشته شده، و يا به دار آويخته شوند، يا دستها و پاهايشان با اختلاف (دست راست و پاي چپ) بريده گردد و يا اينكه به نقطه (دوري) از زمين تبعيد شوند.)

(والسارق و السارقة فاقطعوا ايديهما جزاء بما كسبا نكالا من الله [2] دستهاي زن و مرد دزد را قطع كنيد به جزاي عملي كه انجام داده اند، اين عذابي است از جانب خداوند.)

(الزانية و الزاني فاجلدوا كل واحد منهما مأة جلدة [3] هريك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد.)

(و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احديهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفئ الي امرالله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا...[4] در صورتي كه دو طايفه از مؤمنين با يكديگر به نزاع برخاستند بين آنها را اصلاح بدهيد، و اگر يكي از آنان بر ديگري تجاوز نمود با متجاوز بجنگيد تا به امر خدا بازگردد، پس اگر بازگشت بين آنها بر اساس قسط و عدل اصلاح برقرار كنيد.)

(واعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم ...[5] و آنچه در توان داريد از نيرو و قدرت و اسبها (وسايل جنگي و نظامي) براي مبارزه با مشركين و كفار مهيا كنيد تا با آن دشمنان خداوند و دشمنان خودتان را بترسانيد.)

(و قاتلوهم حتي لاتكون فتنة و يكون الدين كله لله [6] با مشركان تا رفع فتنه از زمين و گسترش دين [ اسلام ]در تمام پهنه جهان قتال و مبارزه كنيد.)

و آيات بسيار زياد ديگري نظير اين آيات كه در باب قتال با مشركين و در ضرورت دفاع از حوزه اسلام و مسلمين وارد شده است . اگر چه اين گونه احكام خطاب به تمام مسلمانان است و مربوط به شخص خاصي نيست و آنچه مطلوب شارع است اين است كه اين احكام در جامعه عملي گردد; اما چون اجرا و عملي شدن آن نياز به بسط يد و قدرت دارد، آن كسي كه اين قدرت در اختيار اوست و توان اجراي آن را دارد همان حاكم اسلامي است كه تبلور يافته امت و نماينده همه مردم است و زعامت و رهبري جامعه به دست اوست .

---