responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 244

4 - صفوان مي‌گويد: از حضرت امام رضا(ع) سؤال كردم : درباره مردي كه مالي داشته است در نزد مرد ديگري و صاحب مال از دار دنيا رفته است و درباره اموال خود دو وصي قرار داده است، آيا آن مرد مي‌تواند مال را به يكي از آن دو وصي واگذار نمايد؟ حضرت فرمود:

"خير، مگر اينكه سلطان [ حاكم ] مال را بين آن دو به صورت مساوي تقسيم كند، يا اينكه هر دو را جمع نموده و در حضور يكديگر مال را به هر دوي آنان واگذار كند."[1]

حكومت و نكاح و طلاق

در مسائلي نظير نكاح و طلاق نيز نقش حكومت و ضرورت دخالت حاكم اسلام را مشاهده مي‌كنيم، كه از باب نمونه در اين باره چند روايت از ابواب مختلف ذكر مي‌كنيم :

1 - عايشه از رسول اكرم 6 روايت مي‌كند كه آن حضرت فرمود:

"هر زني كه بدون اجازه ولي خود ازدواج كند (سه مرتبه فرمود) نكاح او باطل است، نكاح او باطل است، نكاح او باطل است ; و اگر مرد با وي درآميخته، بايد به خاطر تصرفي كه در او نموده مهريه اش را بپردازد; و اگر كار آنان به مشاجره و نزاع كشيده شد، سلطان (حاكم اسلامي) ولي كسي است كه ولي و سرپرستي ندارد."[2]

در بحثهاي قبل معلوم شد كه معني سلطان و والي و امام در روايات يكي است .

2 - ابي حمزه ثمالي مي‌گويد: از امام محمد باقر(ع) شنيدم كه در مورد شخص عنين (ناتوان جنسي) مي‌فرمود:

"... پس اگر دختر باكره اي ازدواج نمود و ادعا كرد كه شوهرش با او هم بستر نشده، چون اين گونه امور را زنها تشخيص مي‌دهند بايد از زني كه مورد اعتماد است تحقيق شود. اگر تشخيص داد كه دختر هنوز باكره است و شوهر با او هم بستر نگرديده، بر امام است كه يك سال به مرد مهلت دهد، اگر باز هم بستر نشدند بين آنان با طلاق جدايي اندازد."[3]

[1] خبر صفوان قال سألت اباالحسن (ع) عن رجل كان لرجل عليه مال، فهلك وله وصيان فهل يجوز ان يدفع الي احد الوصيين دون صاحبه ؟ قال : لا يستقيم الاان يكون السلطان قد قسم بينهما المال فوضع علي يد هذا النصف و علي يد هذا النصف او يجتمعان بامر السلطان . (وسائل 13 / 440، باب 51 از كتاب وصايا، حديث 2)
[2] عن عايشة : ان رسول الله 6 قال : ايما امراءة نكحت بغير اذن وليها فنكاحها باطل، فنكاحها باطل، فنكاحها باطل، فان دخل بها فلها المهر بما استحل من فرجها، فان اشتجروا فالسلطان ولي من لا ولي له . (سنن ترمذي ‌280/2، باب 14 از ابواب نكاح، حديث 1108)
[3] صحيحة ابي حمزة الثمالي في العنين قال : سمعت اباجعفر(ع) يقول :... فان تزوجت و هي بكر فزعمت انه لم يصل اليها فان مثل هذا تعرف النساء فلينظر اليها من يوثق به منهن فاذا ذكرت انها عذراء فعلي الامام ان يؤجله سنة، فان وصل اليها و الافرق بينهما. (وسائل 14 / 613، باب 15 از ابواب عيوب و تدليس از كتاب نكاح، حديث 1)
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 244
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست