مراتب خود براي خداوند تبارك و تعالي ثابت و مسلم است ; و اما براي پيامبراكرم 6 و تمام يا اكثر پيامبران و نيز براي ائمه معصومين (ع) و حتي براي برخي از اولياءالله نيز مرتبه اي از ولايت تكويني وجود دارد، اين ولايت متناسب است با ارتقاي مراتب وجودي و تكاملي آنان در علم و قدرت نفساني و اراده و خواستها و ارتباط با خداوند و عنايت خداوند تبارك و تعالي به آنان ; زيرا تمام معجزه هاي پيامبران و ائمه معصومين (ع) و كرامات اولياء الله همه يك نوع تصرفي از جانب آنان در نظام تكوين است، اگر چه مشيت و خواست آنان در طول مشيت خداوند، و تصرف آنان با اجازه و اذن اوست . (در طول مشيت الهي بودن به معني معلول بودن اراده و مشيت آنان نسبت به اراده و مشيت حق تعالي است).

خداوند تبارك و تعالي در آيه اي خطاب به حضرت ابراهيم خليل مي‌فرمايد:

(فخذ اربعة من الطير فصرهن اليك ثم اجعل علي كل جبل منهن جزءا ثم ادعهن يأتينك سعيا و اعلم ان الله عزيز حكيم)[1]

.... پس بگير چهار پرنده را و گوشت آنها را در نزد خود به هم درآميز، آنگاه هر قسمتي از آن را بر سر كوهي بگذار، پس آن پرندگان را به نام بخوان تا به سوي تو شتابان پرواز كنند، و بدان كه خداوند بر همه چيز توانا و به حقايق امور عالم داناست .)

و نيز به هنگام نقل داستان حضرت موسي (ع) مي‌فرمايد:

(فالقي عصاه فاذا هي ثعبان مبين ‌ و نزع يده فاذا هي بيضاء للناظرين .)[2]

پس موسي عصاي خويش بيفكند، به ناگاه از آن عصا اژدهايي پديدار شد و دست از جيب خود بيرون آورد كه ناگاه بينندگان را آفتابي تابان بود.

و به هنگام نقل گفتار حضرت عيسي مسيح (ع) مي‌فرمايد:

(اني قد جئتكم بآية من ربكم اني اخلق لكم من الطين كهيئة الطير فانفخ فيه فيكون طيرا باذن الله و ابري الاكمه و الابرص و احي الموتي باذن الله)[3]

من از طرف خدا معجزه اي آورده ام و آن معجزه اين است كه از گل، مجسمه مرغي ساخته و بر آن نفس قدسي بدمم تا به امر خدا مرغي گردد(ره) و كور مادرزاد و مبتلا به پيسي را شفا بخشم و مرده را به امر خدا زنده كنم .

و در جريان نقل داستان آصف و تخت بلقيس مي‌فرمايد:

(قال الذي عنده علم من الكتاب انا آتيك به قبل ان يرتد اليك طرفك فلما رآه

---