اسم الکتاب : اسلام دين فطرت المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 144
گزافه گويي آنان درباره پيامبرشان پرده برمي دارد كه به چه حقي درباره او دچار غلو
شده اند و او را بيش از آن كه هست ميستايند و برايش جايگاهي برتر از آنچه هست
قائل اند. (يا أهل الكتاب لا تغلوا في دينكم و لا تقولوا علي الله الا الحق انما المسيح
عيسي ابن مريم رسول الله و كلمته ألقاها الي مريم و روح منه فآمنوا بالله و رسله و
لا تقولوا ثلا ثة انتهوا خيرا لكم انما الله اله واحد سبحانه أن يكون له ولد ...)[1]
"اي اهل كتاب ! در دينتان غلو نكنيد و درباره خدا به جز حق نگوييد. مسيح، عيسي،
پسر مريم، فقط فرستاده خدا و كلمه اوست كه به مريم القا كرد و روحي از جانب
اوست ; پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد خدا سه است . [اين عقيده
را] پايان بدهيد كه برايتان خير است . خدا همان خداي يگانه است . منزه است او از
اين كه فرزندي داشته باشد."
در روايتي آمده است كه شخصي به رسول خدا6 عرض كرد: اي پيامبر خدا!
آيا ما به تو سلام كنيم همان گونه كه به يكديگر سلام ميكنيم ؟ آيا در برابر تو سجده
نكنيم ؟ پيامبر6 فرمود: "سجده كردن براي احدي جز در برابر خدا روا نيست ;
ولي پيامبرتان را احترام كنيد، و حق را با اهلش بشناسيد."[2]
انبيا و اولياي الهي بيش از هر كسي در برابر خدا سر تسليم فرود ميآوردند و در
اين زمينه پيشگام و الگوي مردم بوده اند، خود را عبد و بنده خدا معرفي و به اين
افتخار ميكرده اند. پيامبران از اين كه براي آنان مقامي فوق آنچه داشته اند قائل
شوند به شدت پرهيز ميكرده اند. آنان از هر گونه رفتاري كه موجب شود توحيد
مردم تضعيف شود و شايبه شرك پيش بيايد، اجتناب كرده و از چنين اعمالي اعلام
برائت ميكرده اند.
از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است : "دو گروه درباره من به هلاكت رسيدند
- و گناهشان به عهده من نيست - دسته اول دوستان افراطي و دسته دوم دشمنان افراطي .