اسم الکتاب : اسلام دين فطرت المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 101
به خصوص آخرين فرستاده خدا، در صورتي كه آگاهانه و از سر لجاجت باشد،
شخص را در زمره كافران قرار ميدهد; و در اين جهت ميان كسي كه از ابتدا آنها را
قبول نكند و يا پس از قبول كردن انكار نمايد، يعني مرتد شود، تفاوتي نيست .
از آنجايي كه كفر تلاشي است با قصد و اراده در ناديده گرفتن عقيده حق،
حكايت از نوعي بيماري دارد; و كافر انسان لجوج و متعصبي است كه حاضر نيست
حقيقت را بپذيرد. روحيه متعصب، بيمار و حق گريز او به وي اجازه نمي دهد كه
حقايق عالم را درك كند و به كنه آنها راه يابد. (كذلك يطبع الله علي قلوب
الكافرين ).[1] از همين روست كه هر قبول نداشتني را نمي توان كفر دانست . كافر به
دليل انكار آگاهانه حقيقت، كسي ميشود كه خداوند از او به كوردل و فاقد انديشه
ياد كرده است . (صم بكم عمي فهم لا يعقلون ).[2] و چون كافر به اين مرحله ميرسد،
تلاش براي هدايت او ثمري ندارد.[3] چرا كه او همانند چهارپايي ميشود كه از
گفتگوها، تنها صدايي به گوشش ميرسد; از دعوت به حق تنها آوازي ميشنود و
آن را درك نمي كند و به تدريج حالت گريز از حق در او پديد ميآيد.[4] و راهي براي
هدايتش باقي نمي ماند.[5] و البته اين نوع از كافران كساني اند كه كفر را انتخاب
كرده اند و بر آن پافشاري ميكنند; وگرنه قبول نداشتني كه برخاسته از محيط و
تربيت و جهل باشد، كه شخص بر آن اصرار و سماجت ندارد، قابل اصلاح است ; و
شاهد آن منكراني هستند كه دعوت انبيا را لبيك گفتند و در زمره مؤمنان و ياران آنان
در آمدند.
كساني كه آگاهانه و با اراده و قصد، حق پوشي ميكنند، نه تنها قدرت ادراك
حقايق را از دست ميدهند و راه به جايي نمي برند، بلكه فعاليت هاي آنان نيز فاقد
هرگونه معنويتي است و اعمال خيرشان ثمري ندارد. چون عمل خير تابع قصد و