اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 94
نظر فرقه هاي اسلامي راجع به صفات خدا
1- اشاعره :
اشاعره يك دسته از متكلمين اهل سنت اند كه ميگويند: خدا واجب الوجود
است و از ازل بوده است و صفات خدا هم مانند علم، حيات، قدرت، اراده، سمع و
بصر هر كدام واجب الوجودند و از ازل بوده اند. اينان نتوانسته اند تشخيص دهند كه
صفات ميتوانند عين ذات باشند. ما ميدانيم كه انسان صفاتش زائد بر ذاتش
است، زيرا ما در ابتدا هيچ نداشته ايم و به مرور زمان علم و قدرت به دست آورديم ;
اشاعره تصور ميكردند كه خدا هم صفاتش زائد بر ذاتش است، با اين فرض
نمي توانستند بگويند خداي قديم صفت حادث پيدا كرده باشد، به همين علت
گفتند خدا از ازل بوده است و سمع و بصر و ساير صفاتش هم از ازل بوده اند و اينها
زائد بر ذات خدا ميباشند، در حقيقت اينها يك واجب الوجود را هشت
واجب الوجود كردند - يكي ذات خدا و هفت تا هم صفات هفتگانه ثبوتي او - سپس
ديگران به آنها اشكال گرفتند كه شما به مسيحي ها ميگوييد كه سه خدايي هستند،
زيرا به "اب" و "ابن" و "روح القدس" (اقانيم ثلاثه) معتقدند و قرآن هم ميگويد:
(و لا تقولوا ثلاثة انتهوا)[1] نگوييد سه خدا، دست برداريد خدا يكي بيشتر نيست ;
در حالي كه خودتان هشت قديم را (يك ذات و هفت صفت) قائل ميشويد.
2- معتزله :
اينها يك دسته ديگري از علماي اهل سنت هستند و ميگويند: اين كه بگوييم
هشت قديم داريم، يكي ذات خدا و هفت صفت قديم، اين صحيح نيست،
و از طرف ديگر هم نتوانستند تصور كنند كه صفات خدا عين ذاتش باشند لذا
گفتند: خدا يك قديم است و يك واجب الوجود كه علم و قدرت و حيات ندارد، اما