اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 93
"همم" جمع "همت" است يعني تصميم و عزم، انسانها هر اندازه تصميم و
اراده شان قوي و عالي باشد نمي توانند به كنه ذات خداوند احاطه پيدا كنند; ادراك
احاطه علمي است به چيزي ; شما اگر ادعا كرديد كه چيزي را درك ميكنيد يعني
آن چيز نزدتان حاضر شده و علم شما به آن احاطه پيدا كرده است و در نتيجه
آن چيز بايد مخلوق ذهن شما و زيردستتان باشد.
خدايي كه خالق ما و واجب الوجود است - و در مقابل، ما مخلوق او و
ممكن الوجود و عاجز و فقير هستيم و اين فقر و كمبود ما به يك موجودي كه كمال و
وجود مطلق است منتهي شده - چگونه ما ميتوانيم به او احاطه پيدا كنيم و او را
درك نماييم ؟
امروز انسان در اثر تصميم و همت عالي خود به كره ماه رفته است، اگر بيشتر
تصميم بگيرد به كره مريخ هم ميرود، ولي بالاخره تمام اين نظام وجود و آن عوالم
مخلوق خدا هستند و باز خدا به همه اينها محيط است، و بشر هرچه پيشرفت كند و
تصميم بگيرد نمي تواند به كنه ذات و صفات حق تعالي برسد.
"و لايناله غوص الفطن"
(و انسان هر اندازه تيزبين و باهوش و زيرك باشد باز با اين تيزبيني نمي تواند به منتهاي
اين دريا برسد.)
"فطن" جمع "فطنة" به معناي زيركي است . در اينجا معارف و علوم عقلي كه از
خداوند و صفات و كمالات او بحث ميكنند به يك درياي بي پايان تشبيه
شده است كه غواص در دريا ميرود و چيزي گرانبها را به دست ميآورد.
بعد حضرت ميفرمايد:
"الذي ليس لصفته حد محدود، و لا نعت موجود"
(خدايي كه براي صفتش حد مشخصي نيست، و ذات و كمالاتش را
نمي توان توصيف نمود.)
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 93