اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 525
در بازار عكاظ عرضه مينمود، فصحاي عرب اشعار و خطابه هاي ممتاز خودشان
را به كعبه آويزان ميكردند تا ديگران به اهميت آن پي ببرند; قرآن از نظر فصاحت و
بلاغت طوري بود كه وقتي نازل شد، هفت قطعه شعري كه هفت نفر از گويندگان
مبرز عرب گفته بودند و در كعبه آويزان بود به نام "معلقات سبع"[1] آنها را برداشتند.
از طرف ديگر تمام مردم مكه با پيغمبراكرم 6 مخالفت ميكردند، و او به آنان
اظهار ميكرد: اگر شك و ترديد داريد كه اين گفته ها از خداست يك سوره مثل قرآن
بياوريد، آنها به پيامبر ميگفتند: اگر مال يا زن يا رياست قوم و قبيله ميخواهي به تو
ميدهيم و دست از ادعايت بردار، و او در جواب ميفرمود: اينها كه چيزي نيست،
اگر خورشيد را در يك دستم و ماه را در دست ديگرم بگذاريد (يعني افزون بر زمين
و مخازن و ذخاير آن) از راه و ادعايم دست برنمي دارم .[2] شروع كردند به اذيت كردن
حضرت، و چه جنگهايي عليه او به راه انداختند، و چه نيروهايي در اين راه
صرف نمودند، آنان كه از نوابغ فصحا و بلغاي عرب بودند اگر ميتوانستند سوره اي
مانند قرآن بياورند، به جاي اين كه اينقدر نيرو و اموال خود را صرف مبارزه با پيامبر
كنند آسانترين كار برايشان همين بود كه يك سوره مثل قرآن بياورند.
در سوره بقره خدا در مقام اظهار قدرت ميفرمايد: (ان كنتم في ريب مما نزلنا
علي عبدنا فأتوا بسورة من مثله)[3] اگر نسبت به آنچه بر بنده خودمان نازل كرديم
در شك و ترديد هستيد يك سوره مثل اين قرآن بياوريد. و نيز: (قل لئن اجتمعت
الانس و الجن علي ان يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض
ظهيرا)[4] اگر همه جن و انس جمع شوند و بخواهند مثل اين قرآن را بياورند
[1] اكنون اين "معلقات سبع" چاپ و منتشر شده است .
[2] سيره ابن هشام، ج 1، ص 285
[3] سوره بقره، آيه 22
[4] سوره اسراء، آيه 88
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 525