لذا در درس گذشته برخي از بشارتهايي را كه در تورات و انجيل آمده بود ذكر كرديم . و قرآن نيز به اين راه توجه نموده و بشارت حضرت عيسي (ع) را در مورد بعثت پيامبر اسلام 6 متذكر شده است . (به درس قبلي مراجعه شود)

2 - راه دوم اين است كه كسي در خصوصيات و حالات آن پيامبر مطالعاتي داشته باشد و اهل شناخت باشد و بتواند تشخيص بدهد.

در مورد پيامبر اسلام 6 اگر افراد خالي از تعصب و تقليد از گذشتگان باشند، اولا محيطي را كه در آن پيامبر ادعاي نبوت كرد مطالعه مي‌كنند و در مي‌يابند كه محيط عربستان و مردم آنجا از نظر تمدن از همه جا عقب تر بودند، روم و ايران در آن زمان كشورهاي متمدني بودند ولي در عربستان توحش، بي سوادي و جهل حاكم بود، مردمش نوعا از كشتار يكديگر، غارت و وحشي گري ارتزاق مي‌كردند، دخترانشان را زنده به گور مي‌كردند، عاطفه و محبت و لطف در ايشان نبود، عربستان كانون خشونت و سرسختي بود;[1] در چنين محيطي اسلام ظهور مي‌كند; در اين رابطه چند موضوع قابل توجه است :

جامعيت پيامبر اسلام 6 و رسالت وي

از نظر زمان در 1400 سال پيش بسياري از مسائلي كه امروز براي ما حل شده، آن زمان اصلا مطرح نبود; در چنين هنگامي روحيات و اخلاقيات و سوابق پيغمبر را قبل از ادعاي نبوت در نظر بگيريم ; حتي كساني كه او را به پيامبري قبول نداشتند و با او مخالفت مي‌كردند، او را شخصي امين مي‌دانستند و به او "محمد امين" مي‌گفتند، و او را درست كار و صادق مي‌دانستند; در عين حال مانند خود آنها

---