اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 485
ديدم در شما هست يا نيست و ميخواستم آزمايش بكنم . "فاني قرأت نعتك
في التورية" من اوصاف شما را در تورات خوانده ام، "محمد بن عبدالله، مولده
بمكة و مهاجره بطيبة و ليس بفظ و لا غليظ و لا سخاب و لا متزين بالفحش،
و لا قول الخناء" در تورات نوشته شده "محمد بن عبدالله ولادتش به مكه و محل
هجرتش طيبه است - طيبه اسم مدينه است - اين محمد بن عبدالله بداخلاق
نيست، غلظت و خشونت ندارد، سر كسي فرياد نمي كشد، صدايش را بلند
نمي كند، و هيچ وقت حرفهاي زشت از دهانش خارج نمي شود". سپس گفت :
شهادت ميدهم به اين كه نيست خدايي جز الله و تو پيغمبر خدا هستي، و اين مال
من در اختيار شما "و هذا مالي فاحكم فيه بما انزل الله" حكم كنيد در مال من آنچه
را كه خدا دستور داده "و كان اليهودي كثير المال" و آن يهودي مال زيادي داشت .
زندگي ساده پيامبراكرم 6
"ثم قال علي (ع): كان فراش رسول الله عباءة و كانت مرفقته ادما حشوها ليف
فثنيت له ذات ليلة" آنگاه حضرت علي (ع) در ادامه همين حديث راجع به
پيغمبراكرم 6 فرمود: فراش حضرت يعني زيراندازش يك عبا بود كه حضرت آن را
ميانداخت و به روي آن مينشست، و متكا يا پشتي ايشان هم به اصطلاح ما ظاهرا
يك پوستي بوده كه داخل آن به جاي پشم و پنبه برگ خرما بوده است ; حضرت
علي (ع) ميفرمايد: در يك شب زيرانداز پيامبر را دولا كردم براي اين كه وقتي
ميخواهد بخوابد نرم باشد و پهلو و كمرش صدمه نخورد، و روي يك جاي نرمي
استراحت كند. "فلما اصبح قال لقد منعني الفراش الليلة الصلوة" پس وقتي صبح
شد پيغمبراكرم 6 فرمودند: اين فراش نرمي كه براي من امشب مهيا كرديد مرا
از نماز باز داشت . حالا آيا از همه نماز شب حضرت را باز داشته يا از بعضي از نماز
شب، اين معلوم نيست، در روايات زياد داريم كه پيغمبراكرم 6 نماز شب را
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 485