اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 484
براي اين كه اهانت با اسلام سازگار نيست .
حضرت علي (ع) در نامه اي به مالك اشتر درباره مردم مصر مينويسد: "فانهم
صنفان : اما اخ لك في الدين، او نظير لك في الخلق"[1] مردم مصر يا برادر ديني تو
هستند اگر مسلمانند، و يا نظير تو هستند در خلقت ; يعني آنها هم كه مسلمان
نيستند بالاخره بشر هستند. اساس اسلام بر عدالت و رعايت حقوق همه افراد
استوار است .
"فلما علا النهار" روز كه بالا آمد و پيغمبراكرم 6 آنجا مانده بود و به اصحاب هم
اعتراض كرد كه چرا او را تهديد ميكنيد، در اينجا وقتي كه آن يهودي اخلاق
پيغمبراكرم 6 را ديد "قال اليهودي : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و
رسوله و شطر مالي في سبيل الله" گفت : من شهادت ميدهم كه خدايي نيست جز
خداي يگانه و شهادت ميدهم كه محمد بنده و فرستاده خداست و يك قسمت از
مال من در راه خدا باشد. سپس گفت : "اما والله ما فعلت بك الذي فعلت الا لانظر
الي نعتك في التورية" به خدا سوگند من اين كار را نكردم مگر براي اين كه اوصافي را
كه در تورات درباره تو آمده ببينم كه آيا تو همان پيامبري يا نه .
محل شاهد من اينجاست كه عرض كردم، همان وقت در زمان پيغمبراكرم 6
مطرح بوده كه نام حضرت در تورات و انجيل هست و يهود و نصاري اين آيه شريفه
قرآن را كه ميگويد: (يجدونه مكتوبا عندهم في التورية و الانجيل)[2] اهل كتاب نام
پيامبر را در تورات و انجيل نوشته شده مييابند، ميشنيدند و هيچ كدام نيامدند
بگويند كه اين چه دروغي است ميگويي و اسم پيغمبر در تورات و انجيل
نيست، تاريخ چنين چيزي را ضبط نكرده، لذا اين شخص يهودي گفت : من شما را
اينجا نگاه داشتم براي اين كه ميخواستم ببينم آن اوصافي را كه براي شما در تورات