اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 453
نيستند، بلكه علت حركت هستند كه مثلا نطفه را از جايي به جاي ديگر
حركت ميدهند; و اصولا تمام علتهاي مادي علت حركت هستند و در حقيقت
معدات و ابزار علت حقيقي هستند، و علت حقيقي قدرت ديگري است كه از نطفه
متعفن، انساني به وجود ميآورد داراي هوش و استعداد و عقل، هرچند ما آن
قدرت را با چشم نبينيم، قرآن ميفرمايد: (هو الذي يصوركم في الارحام كيف
يشاء)[1] خداست كه شما را در رحمها به هر نحو كه ميخواهد صورت بندي ميكند.
همان گونه كه ما از مشاهده يك ساختمان بسيار جالب به علم و حكمت و
قدرت و سليقه سازنده آن پي ميبريم، از ساختمان وجودي انسانها و اين جهان
گسترده و موجودات عجيب و خارق العاده آن نيز به وجود و علم و قدرت و
حكمت به وجود آورنده آن پي ميبريم ; و حكمت او يعني اين كه هر چيزي را به
جاي خود و براي هدفي كه از آن منظور بوده درست و حساب شده قرار داده است،
بدون اين كه كوچكترين برخورد و جريان بدون نظم و حسابي ديده شود، بلكه
هر موجودي در وقت خود و براي هدفي معين و در شرايطي دقيق به وجود ميآيد.
بنابراين وقتي كه همه اين عالم را خداي تبارك و تعالي روي حساب و براي
هدفي خلق كرده و براي آن حكمتي در نظر گرفته است، آن وقت اين انسان كه با يك
حساب اشرف مخلوقات است زيرا هم كمال جمادات و هم كمال نباتات و هم
كمال حيوانات را دارد و علاوه بر آن قوه عقل و تميز و ادراك هم دارد، لابد براي
خلقت او هدف بزرگي در نظر گرفته شده و مهمل و بدون هدف خلق نشده است .
اگر هدفي بسيار بزرگ از خلقت انسان نبود معلوم ميشود كه خداي تبارك و تعالي
حكمت ندارد، و مثل كار خدا مثل كار يك كوزه گر ميشد كه تندتند كوزه ميسازد و
بعد هم آنها را به سرعت ميشكند.