2 - مقدمه دوم اين كه اگر جنبه روحي و قواي انسان را بررسي كنيم، قواي انسان سه دسته و انسان داراي سه روح است، البته ما سابقا گفتيم اين كه انسان داراي سه روح : نباتي، حيواني و انساني باشد غلط است، بلكه انسان داراي يك روح كامل است كه در اين روح كامل به تنهايي هر سه روح مندرج است ; يعني تمام قواي نباتي نظير رشد و نمو و تغذيه، و قواي حيواني نظير احساس و توليد مثل و امثال آن در ما نيز وجود دارد، و در ما علاوه بر قواي نباتي و حيواني قوه تميز و ادراك و عقل نيز وجود دارد، ولي اين طور نيست كه هر يك از ما داراي سه موجود يا سه شخصيت باشيم بلكه يك موجوديم، درنهايت يك موجود كامل كه تمام قواي نباتي و حيواني را به علاوه قوه انساني كه همان قدرت تميز و عقل و ادراك است دارا مي‌باشيم .

قواي ادراكي اي كه ما داريم هم مدرك ظاهري است و هم مدرك باطني، مدرك ظاهري همين حواس پنجگانه است، و مدرك باطني نيز پنج حس است : يكي حس مشترك كه مدرك صورتهايي است كه به وسيله حواس پنجگانه ادراك شده و در خزانه نفس موجود است، و ديگري قوه خيال كه محل نگهداري همان صور مدركه است، و يكي قوه واهمه كه مدرك امور معنوي است نظير دوستي، دشمني، لذت، تنفر و...، و يكي قوه حافظه كه انبار معنويات است، و ديگري قوه متصرفه كه تركيب صورتها و معاني يا صورتها را با صورتها و معاني را با معاني انجام مي‌دهد، مثلا دشمن دانستن گرگ تركيبي است از صورت و معنا.

3 - مقدمه سوم درباره ملائكه است، سابقا در همين خطبه گفتيم كه ملائكه عبارتند از قواي غيبي كه جنود و واسطه فيض حق تعالي در اين عالم هستند، و ممكن است بعضي از اين قواي غيبي از مجردات كامل و از عالم عقول باشند، و بعضي مرحله تجرد ناقص تري داشته باشند، و گفتيم به حسب روايات حتي از