responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 312
كمتر باشد، بتدريج ادراكات او كامل مي‌شود، بعد عقل پيدا مي‌كند; و عقل كامل انساني وقتي است كه به چهل سال برسد، قرآن مي‌فرمايد: (حتي اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنة)[1]. بعد حضرت مي‌فرمايد:

"انسان" از چه ريشه و كلمه اي است ؟

"فمثلث انسانا ذا اذهان يجيلها، و فكر يتصرف بها"

(پس به پا ايستاد به صورت انسان داراي ذهن هايي كه آنها را جولان مي‌دهد، و فكرهايي كه به وسيله آنها تصرف مي‌كند.)

بعضي گفته اند "انسان" از ماده "انس" است از آن جهت كه انسانها با يكديگر يا با هر چيزي مأنوس مي‌شوند، و لذا مي‌گويند: انسان مدني بالطبع است، چون طبعا حالت انس گرفتن در انسان قوي است ; طبق اين احتمال "الف و نون" آن زائده است و وزن آن "فعلان" است . و بعضي گفته اند از ماده "نسيان" است و اصل آن "انسيان" و همزه آن زائده و وزن آن "افعان" است، در روايتي مرفوعه (بدون سند متصل) مرحوم صدوق در كتاب علل از امام صادق (ع) نقل مي‌كند به اين مضمون : "انسان چون اهل نسيان است به او انسان گفته شده است"[2]. حتي حضرت آدم (ع) از همان اول با اين كه بنا بود به آن شجره نزديك نشود به زودي فراموش كرد و نزديك شد و لذا قرآن فرمود: (فنسي و لم نجد له عزما)[3] آدم تصميم خود را فراموش كرد و ما از او تصميمي نيافتيم .

و ما نيز همين طور فراموشكاريم، و شايد اين فراموشي يك نعمتي باشد براي انسان ; زيرا هر روز مصائبي مشاهده مي‌كنيم و عزيزاني را از دست مي‌دهيم كه اگر

[1] سوره احقاف، آيه 15
[2] سمي الانسان انسانا لانه ينسي . علل الشرايع، ج 15، باب 11، از چاپ بيروت دارالبلاغة
[3] سوره طه، آيه 115
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 312
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست