اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 225
ممكن است آن را بسازد، و ممكن است آن را با جهات ديگر مقايسه و از آن
صرف نظر كند، يا پس از بررسي از آن كار دست بكشد; بالاخره انسان در ذهنش
مضار و منافع كار را با هم مقايسه ميكند، و در همين مرحله مقايسه منافع و مضار
افعال است كه نقش انبيا و دين روشن ميشود. انسان چه بسا با توجه به يك آيه
قرآن و روايت يا جمله اي كه از يك واعظ شنيده و به عواقب كار خودش آگاه شده
يك طرف را ترجيح ميدهد، و يا در اثر رفيق بد و تبليغات سوء طرف بد را
انتخاب ميكند; و بالاخره بعد از انتخاب تصميم ميگيرد و بعد از تصميم حركت
ميكند. مقدماتي چون تصور، تصديق، شوق پيداكردن و مقايسه كردن منافع،
مربوط به فاعليت در عالم ماده است ; اما خداوند اين مقدمات را ندارد، اراده اش
علت اين عالم است و اراده هم عين ذاتش ميباشد. چنين نيست كه خدا نخست
فكر كند كه عالم را خلق كنم فايده اش چيست ؟ اين جور چيزها حوادث است و
خداوند محل حوادث نيست . اگر محل حوادث باشد حادث ميشود، يعني
كمالاتي را ندارد و بعد پيدا ميكند، زيرا ما كه اين تصورات را ميكنيم كمالاتي براي
نفسمان است و اين كمالات كم كم حاصل ميشود، پس ما محل حوادث هستيم،
ولي خداوند در كارهايش فكر و مقايسه ندارد.
"و لا تجربة استفادها"
(و خداوند از هيچ تجربه اي استفاده نمي كند.)
انسانها هميشه در كارها از تجربه هاي ديگران استفاده ميكنند و بعد فكر كرده و
تصميم ميگيرند. مثل معروفي است كه بنايي مشغول ساختن اطاقي بود،
در حالي كه چهار طرف را ميچيد و بالا ميآمد كسي به او گفت استاد در اين اطاق
كجاست ؟ بنا گفت فراموش كرده ام كه براي آن دري قرار دهم . اين بنا از تجربه
ديگران استفاده نكرده بود.
در مورد خداوند اين طور نيست كه قبلا خدايي يك چيزهايي را موجود كرده و
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 225