responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 189
پيامبراكرم 6، قرآن هم فرموده است : (و ان من شئ الا يسبح بحمده و لكن لاتفقهون تسبيحهم)[1] هر چيزي تسبيح حق تعالي مي‌كند منتها شما نمي فهميد، گوش داودي مي‌خواهد. ملاي رومي مي‌گويد:
"جمله ذرات زمين و آسمان ____ با تو مي‌گويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم ____ با شما نامحرمان ما خامشيم"[2]

حق تعالي همان طور كه يك وجود غيرمتناهي است، يك علم و قدرت و حيات و سمع و بصر غيرمتناهي است . البته سميع و بصير و عالم بودن خدا از اين جهت است كه در مشتق ذات مأخوذ نيست ;[3] مثلا ما وقتي به كسي عالم مي‌گوييم معنايش اين نيست كه يك ذاتي وجود دارد، علمش هم جداي از آن است، اگر علم عين ذات باشد باز هم عالم است .

ما به آن متكلم معتزلي كه مي‌گويد خداوند علم ندارد اما ذاتش كار آن را مي‌كند مي‌گوييم : خداوند كار علم را مي‌كند يعني چه ؟ يعني همان طور كه شخص عالم كشف معلومات مي‌كند و موجودات معلومه نزد او حاضر هستند، معلوم نزد خداوند نيز حاضر است، موجودات در حضور او حاضر هستند; پس بگوييد: خداوند علم دارد، منتها علمش جدا از خودش نيست، خودش عين علم است و صفاتش عين ذاتش است . اگر بخواهيم توحيد حقيقي باشد، بايد صفات خداوند را به ذاتش برگردانيم و بگوييم كه ذات حق تعالي هم وجود غيرمتناهي است هم علم و قدرت و حيات غيرمتناهي .

[1] سوره اسراء، آيه 44
[2] مثنوي، دفتر سوم، بيت 1019
[3] در علم اصول بحثي مطرح است كه آيا در كلمات مشتق مانند عالم، قادر و نظاير آن، علاوه بر صفات، ذات نيز ملاحظه شده است يا نه ؟ و محققين آنان مي‌گويند: ذات در اين گونه كلمات جداي از صفات ملاحظه نشده است .
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 189
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست