responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 185
براي اين كه زمان و مكان و جهت از لوازم اجسام است و خداوند فوق جسم است ; "الاخلاص له" يعني معتقد بشوي كه خدا جسم و جوهر و عرض نيست، زيرا جسم مركب است و خدا تركيب ندارد، عرض احتياج به محل دارد و خدا احتياج ندارد. به طور كلي در ذات خدا نقص راه ندارد و كمال مطلق است و فوق عالم ماده و طبيعت است .

معناي سوم "الاخلاص له" كه در حقيقت يك معناي عرفاني است، اين است كه اگر انسان خداشناس باشد به جايي مي‌رسد كه از غير خدا غفلت مي‌كند، و اگر موجودات ديگر را هم مي‌بيند آنها را آينه حق مي‌يابد. همان گونه كه پيغمبراكرم 6 به طوري كه به او نسبت داده اند مي‌فرمايد: "اللهم ارنا الاشياء كما هي" خدايا موجودات را به ما بنما همان طور كه هستند; يعني وابسته به خدا هستند و جلوه هاي او مي‌باشند. يافتن به همان شكل كه انسان در آينه نگاه مي‌كند ولي از آن غفلت دارد و فقط صورت را مي‌بيند، موجودات را نيز به عنوان آينه حق مي‌بيند و از غير خدا غفلت دارد و حتي از خود نيز غفلت دارد. در اينجا "فناء في الله" است ; يعني انسان در "حق" فاني مي‌شود، اين كه خطاب به حضرت موسي (ع) شد كه (لن تراني) يعني تا به خودت و خوديت خودت توجه داري مرا نخواهي ديد.

اگر انسان از خود غفلت كرد و فقط به حق تعالي توجه كرد، آن ديگر شرك نيست، ولي اگر موجودات ديگر را گرچه مخلوق خدا بيابد ولي بالاخره براي آنها استقلال قائل شود، اين خود يك نوع شرك است . پس "كمال توحيده الاخلاص له" يعني ديد و درك خود را براي خدا خالص كردن و فناء في الله پيدا كردن و از خود بي خود شدن و فقط به خدا توجه داشتن، موجودات ديگر را هم اگر مي‌بينيم آن طور كه هستند يعني آئينه وار ببينيم و همه را جلوه ذات حق ببينيم . شاعر مي‌گويد:
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 185
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست