پيامبران و... و علاوه بر شناخت اعتقاد داشتن به آنها; يعني شما معتقد شويد به اين كه دوزخ و بهشتي وجود دارد، پيامبر و امامي هست و... و اين را خدا به عنوان وظيفه براي ما معين كرده است ; زيرا قوه شناخت در ما قرار داده است و ما نمي توانيم بي تفاوت بمانيم و تحقيق نكنيم . و اين وظيفه مرحله كامل انسان يعني مرحله عقل و فكر و ادراك است .

2- قسمت دوم دين، اخلاق است كه براي كنترل مرحله دوم وجودي انسان يعني غرايز و اميال و شهواتي است كه دارد. در علم اخلاق مي‌خوانيد كه آدم نبايد شهوت پرست باشد بلكه بايد عفيف باشد، شجاع باشد و ترسو نباشد، عاطفه و محبت داشته باشد و قساوت قلب نداشته باشد، و از اين قبيل مسائل نظير حكمت، رحمت و...

3- قسمت سوم دين، فروع دين است كه مربوط به اعضاء و جوارح انسان است، مثلا احكام خوردن و اين كه چه چيزهايي حلال و چه چيزهايي حرام است، نگاه كردن به زن نامحرم حرام است، گوش دادن به موسيقي لهوي حرام است، و نيز راجع به عبادات و حقوق و نكاح و طلاق و سياسات و معاملات و... صحبت مي‌كند.

پس در حقيقت دين عبارت از وظايف اعضاء است و چون اعضاي انسان منحصر به اعضاي مادي نيست بلكه همان طور كه گفته شد انسان داراي سه مرحله وجود است، دين هم به سه مرحله تقسيم مي‌شود. و از طرفي گفتيم كه دين معاني ديگري چون انقياد و جزا و غيره دارد، حالا چون در دستوراتي كه خدا مقرر مي‌كند عبادت و انقياد براي خدا هست به اين اعتبار اين دستورات را دين نام گذاشتند.

تطابق تكوين و تشريع

دين كامل ديني است كه تمام شئون وجودي انسان را در بر گيرد; مثل دين