responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 108

4- حركت كيفي، كه حركت در كيف است ; مثل سيب كه نخست سبز رنگ سپس زرد و در آخر قرمز رنگ مي‌شود.

مرحوم صدرالمتألهين مي‌گويد: حركت در ذات و جوهر اشياء عالم است و اين كه شما مي‌بينيد اين چهار عرض عالم تحول دارد اين هم در اثر تحول جوهر است .

سيبي كه به درخت است بزرگ مي‌شود و رنگش تغيير مي‌كند، شما مي‌گوييد در كم و كيفش حركت كرده و حال آن كه اصلا در جوهر ذات سيب تحول وجود دارد و از نقص به كمال مي‌رود، و بر اثر تحولي كه در ذاتش هست اعراضش هم متحول مي‌شوند. پس به نظر مرحوم صدرالمتألهين زمان، مقدار حركت جوهري اشياء است ; يعني عالم ماده در ذاتش و جوهر ذاتش حركت و تدرج هست، و مقدار حركت و تدرج زمان است، پس زمان و حركت و ماده با هم ملازم و هماهنگ اند. ماده بدون حركت نيست، حركت هم بدون زمان نيست . در نتيجه شما هر جا زمان را ببري حركت هم دنبالش هست، و هر جا حركت را ببري ماده نيز همراه آن است .

موجود مجرد، حركت ندارد

حال اگر موجودي داشته باشيم مادي نباشد و فوق عالم ماده باشد مثل ذات باري تعالي و مجردات ديگر، چون ماده نيستند حركت ندارند و چون حركت ندارند پس زمان ندارند. در عين حال خدا در قرآن مي‌فرمايد: (و هو معكم أين ما كنتم)[1] خدا با شماست هر جا هستيد. اما اين با شما بودن مستلزم اين نيست كه خدا مادي باشد، مجردي است كه احاطه به ماده دارد. پس چون خدا موجود مادي نيست حركت ندارد و قهرا زمان هم ندارد و گذشته و حال و آينده براي او و صفات او يكنواخت است و او در همه حال محيط به آنهاست . در درس گذشته براي

[1] سوره حديد، آيه 4
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 108
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست