اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 56
از اين جمله نهايت سوز اصلاح ايشان بر همگان
واضح مىشود كه چهقدر به حوزه اهميت مىدادند كه حتى از سستى بعضى از طلاب تب
ميكنند كه شايد پدر هم نسبت به فرزندش چنين دلسوزى نداشته باشد ولى ايشان علاوه بر
ناراحت شدن تب مىكرده.
اهتمام ايشان به تدريس به حدى بود كه حتى بيمارى و كسالت موجب نمىشد
كه ايشان درس را تعطيل كنند. در سالى كه ايشان پاى مباركشان شكسته بود با اين حال
درس را تعطيل نكردند و فرمودند:
«از درس رفتن محروميم ولى الحمد اللّه از درس گفتن محروم نيستيم» و
در منزل افاضه نمودند، در اول درس تذكر دادند كه من با اينحال درس را تعطيل نكردم
تا درسى باشد براى ديگران كه به خاطر امر جزئى درس را تعطيل نكنند. آنچنان جديت و
پشتكار كمنظيرى در اين راه داشتند كه حتى فوت فرزند موجب تعطيل درس ايشان نشد.
يكى از شاگردان ايشان نقل نموده «در زمان حاج شيخ عبد الكريم حائرى روزى آيت اللّه
گلپايگانى از وقت مقرر مقدارى ديرتر تشريف آوردند. در مورد تأخير معذرتخواهى كرده
و فرمودند؛ كودك پنج سالهاى داشتم كه در حوض دچار خفگى شده بود و من مشغول تجهيز
و كفن و دفن او بودم. روى اين جهت كمى دير شد!»
ملاحظه مىكنيد كه ايشان آنچنان جديت داشت كه حتى تألمات روحى ناشى
از مرگ فرزند هم موجب تعطيل درس نمىشود. و با آنحال در منبر درس حاضر شدند.
و با اين كارش علاوه بر تدريس يك درس عملى و اخلاقى ماندگار را به
حوزههاى علميه و متوليان آن دادند كه به خاطر يك سرى مسائل جزئى مكتبهاى درسى در
حوزه نبايد تعطيل شود كه جامعه اسلامى محتاج علماى فاضل و با سواد مىباشد. اين
سيره سلف صالح علماى شيعه بوده است. كه در هيچ موقعيتى از تحصيل علم و كمال دست
نمىكشيدند.
***
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 56