اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 243
«پناه بىچارگان»
يكى از مسئولين فعلى قوه قضائيه نقل كرده بودند: در ايام طلبگى كه در
قم بوديم در مدرسه فيضيه حجره داشتيم، چند روزى بىپول و خيلى مستأصل شدم، هرچه
فكر كردم چه كنم، فكر ياريم نكرد، ناگهان با خود گفتم برويم پيش آيت اللّه
گلپايگانى- البته در آن زمان آيت اللّه العظمى بروجردى در قيد حيات بودند و مرجعيت
و زعامت معظم له در آن زمان مطرح نبود- خود را به منزل ايشان رساندم مطلب را بيان
كردم. آقا مبلغى را آورند و فرمودند: كل ما يملك ما اينست كه آنرا نصف مىكنيم و
نصف آن مبلغ را به ما دادند، و با اين وسيله مشكل ما حل شد.
معظم له به فقرا و نيازمندان خيلى توجه داشتند و تا آنجا كه در
امكانش بود در رفع حاجت نيازمندان مىكوشيد، نقل شده كه بعض اوقات خودش به در خانه
افراد رفته و شخصا كمك مىنمود.
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 243