اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 217
«تواضع و خدمت به مردم»
توجه خاص ايشان به مردم و دقت در درخواست مؤمنين از چيزهائى بود كه
هميشه مورد توجهشان بود. به عنوان نمونه:
يكى از مسئولان منزل آقا نقل مىكرد: شبى تلفن زنگ زد گوشى را
برداشتم طرف را نشناختم گفت: خدمت آقا عرض كنيد براى حاجت مهمى كه من دارم نماز
امام زمان بخوانند. من گفتم آقا حال ندارند پايشان درد مىكند. خودتان بخوانيد.
گفت: شما خدمت آقا عرض كنيد كار نداشته باشيد گوشى را قطع كردم. بمحضرشان رسيدم و
مطلب را خدمتشان عرض كردم خيلى ساده و بدون آنكه نام شخص را بخواهند. يا چيز ديگرى
بفرمايند. فرمودند: حاجت برادر مؤمن است خيلى خوب انشاء اللّه مىخوانم.
باز در كسالت شديد اواخر سال 65 كه سينوزيت، قند، پروستات و ... همه
دست بدست هم داده و دو ماه درس را تعطيل كرده بودند. و حتى نمازشان را مختصر
مىخواندند، و در ركوع و سجود به سه سبحان اللّه اكتفا مىكردند، شخصى زنگ زد كه
براى حاجت مهمى استخاره «ذات الرقاع» مىخواهم. باز با ترديد به او جواب دادم و
قرار شد خدمت آقا عرض كنم وقتى مطلب را به آقا عرض كردم، بدون تأمل فرمودند:
اسم او و مادرش را بپرسيد انشاء اللّه فردا استخاره را انجام مىدهم.
فردا بعد از سجده استخاره كه شديدا ايشان را كسل و ناراحت كرده بود. فرمودند: خدا
پدرت را بيامرزد آخرين سجده خودم را مختصر كردم ولى از انجام عمل تو غفلت نكردم.
ملاحظه مىفرمائيد كه معظم له با آنكه مشغله زياد و كسالت شديدى
داشتند باز در بر آوردن حاجت برادر مؤمن خويش آنچنان كوشش مىكند.
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 217