اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 171
«من شفا يافتم»
حضرت آيت اللّه شيخ على پناه اشتهاردى نقل كردند:
شهادت آيت اللّه سعيدى مقارن شده بود با فوت پدر همسر اينجانب. به
آيت اللّه گلپايگانى نامه نوشتم كه فلان روز براى مجلس ترحيم پدر زنم تشريف
بياوريد. ايشان فرمودند: به دليل شهادت آقاى سعيدى حالم خوب نيست. لذا بعدا خودم
خدمت مىرسم. در اين مدت همسر اينجانب از درد شديد كمر رنج مىبرد، دچار بيمارى
كمر بود. بعد از پنج شش ماه آيت اللّه گلپايگانى قدس سرّه براى عرض تسليت به منزل
ما آمدند. بعد از اينكه ايشان از منزل رفتند به همسرم عرض كردم. شما كه از اين
بيمارى رنج مىبرى مقدارى نبات يا قندى مىآورديد و به آقا مىداديد تا تبرك كنند.
و مىخورديد، شايد شفا پيدا كنيد. ايشان گفتند: من شفا يافتم و حالم كاملا خوب است
و بيمارى از من مرتفع شد! گفتم: چطور؟ مگر چه كرديد؟ گفت: وقتى آقا وارد منزل شدند
و نشستند نعلين آقا را برداشتم و به موضع درد كشيدم و از آن لحظه به بعد ديگر دردى
احساس نمىكنم و درد رخت بربست.
آرى اين نشان معنويت و ارتباط والاى حضرت آيت اللّه العظمى گلپايگانى
قدس سرّه با خدا و عالم بالا مىباشد. كه از اين كرامات كم نيست و من نمونهاى از
آن را به شيفتگان اهل بيت عليهم السّلام عرض كردم.
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 171