اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 144
نهايت اخلاص ايشان را مىرساند كه با وجود
اينكه مشغول تدريس درس خارج مىباشند قبول مىكنند براى يك طلبه مبتدى معالم تدريس
كنند.[1]
در جريان زلزله مهيب و مخرّب قير و كارزين ازنواحى شيراز و جهرم معظم
له براى همدردى و اعانت مردم بلاديده وجهى را به وسيله يكى از بستگان خويش به جهرم
فرستاده بودند تا بوسيله نماينده خويش مرحوم آيت اللّه حقشناس (قدس سرّه) در ميان
مردم توزيع شود. و تأكيد مىكنند كه مواظب باشيد مطلب منتشر نشود و جرائد و
روزنامهها متوجه نشوند كه اين مبلغ از طرف ما مىباشد كه بخواهند بنويسند.
روزى حجة الاسلام گلزارى يكى از روحانيون شهرستانها را محضر آقا
آورده بود كه گويا دچار مشكلى بود تا آقا برايشان كمكى كند. آقاى گلزارى گفتند كه
ايشان امام جمعه موجهى مىباشند و در اول منبر مسأله مىگويند و مروج مذهب اهل بيت
مىباشند و مقدارى از محسنات ايشان را ذكر مىكرد و مرحوم آقاى گلپايگانى مشغول
شمردن پول بودند كه به ايشان دهند تا اينكه آقاى گلزارى گفتند: ايشان در منبر از
شما هم تعريف و تمجيد مىكنند. تا اين را گفت آقا پولهايى را كه شمرده بود كنار
گذاشت و فرمود: اخلاصم را به هم زدى، و آن پولها را به ايشان نداد و مقدار مختصرى
به ايشان كمك كردند.