اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 129
آقا جواب سلام را دادند و احوالپرسى فرمودند
و دوباره شروع به قرائت قرآن نمودند. بعد از چند دقيقه مجددا فرمودند: آيا قرآن
مىخوانى؟ و دقايقى تأمل كردند و بعد با آرامش و وقار مخصوص به خودشان به اين
مضمون فرمودند: مىدانى اين خوب نيست كه اين ماه بگذرد و ما يك ختم قرآن نكنيم.»
آن بزرگوار بكّاء و بسيار پرگريه بود و به سرعت قطرات اشك بر محاسن
شريفشان جارى مىگرديد.
شخصى چند ماه قبل از ارتحالشان به حضورشان عرض كردند كه با چشم گريان
دعا كنند. ايشان فرمودند: خداوند اين لطف را كرده كه چشم من گريان است و اشك من
خشكيده نشده است.[1]