مسئله 2516- اگر مرد بخواهد زن خود را كه
بواسطه مرضى حيض نمىبيند طلاق دهد، بايد از وقتيكه با او نزديكى كرده تا سه ماه
از جماع با او خوددارى نمايد و بعد او را طلاق دهد.
مسئله 2517- طلاق بايد بصيغه عربى صحيح خوانده شود و دو مرد عادل
آنرا بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه
باشد، بايد بگويد: زوجتى فاطمة طالق يعنى: زن من فاطمه رها است- و اگر ديگرى را
وكيل كند، وكيل بايد بگويد: زوجة موكّلى فاطمة طالق.
مسئله 2518- زنى كه متعه شده، مثلا يكماهه يا يكساله او را عقد
كردهاند طلاق ندارد و رها شدن او به اين است كه مدتش تمام شود يا مرد مدت را باو
ببخشد باين ترتيب كه بگويد: مدت را بتو بخشيدم و شاهد گرفتن و پاك بودن زن از حيض
لازم نيست.
عدّه طلاق
مسئله 2519- زنيكه نه سالش تمام نشده و زن يائسه عده ندارد، يعنى:
اگرچه شوهرش با او نزديكى كرده باشد، بعد از طلاق ميتواند فورا شوهر
كند.
مسئله 2520- زنى كه نه سالش تمام شده و يائسه نيست اگر شوهرش با او
نزديكى كند و طلاقش دهد، بعد از طلاق بايد عدّه نگهدارد يعنى: بعد از آنكه در پاكى
طلاقش داد، و مقدارى هرچند كم باشد بعد از طلاق پاك بود بقدرى صبر كند كه دوبار
حيض ببيند و پاك شود و همينكه حيض سوم را ديد عده او تمام ميشود و ميتواند شوهر كند
ولى اگر بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد و طلاقش بدهد عده ندارد يعنى: ميتواند
بعد از طلاق فورا شوهر كند.
مسئله 2521- زنى كه حيض نميبيند اگر در سن زنانى باشد كه حيض
ميبينند، چنانچه شوهرش او را طلاق دهد، بايد بعد از طلاق سه ماه عده نگهدارد.
مسئله 2522- زنى كه عده او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند،
بايد سه ماه هلالى يعنى: از موقعيكه ماه ديده ميشود تا سه ماه عده نگهدارد. و اگر
در بين ماه طلاقش بدهند، بايد باقى ماه را با دو ماه بعد از آن و نيز كسرى ماه اول
را از ماه چهارم