مسئله 144- اگر انسان به بيند كسى چيز نجسى
را مىخورد يا با لباس نجس نماز ميخواند، لازم نيست باو بگويد.
مسئله 145- اگر جائى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و بهبيند بدن يا
لباس يا چيز ديگر كسانيكه وارد خانه او ميشوند با رطوبت بجاى نجس رسيده است بنابر
احتياط لازم بايد به آنان بگويد.
مسئله 146- اگر صاحب خانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، بايد
بمهمانان بگويد. اما اگر يكى از مهمانان بفهمد، لازم نيست بديگران خبر دهد. ولى
چنانكه طورى با آنان معاشرت دارد كه ممكن است بواسطه نجس بودن آنان خود او هم نجس
شود، بايد بعد از غذا بآنان بگويد.
مسئله 147- اگر چيزيرا كه عاريه كرده نجس شود، چنانچه صاحبش آنچيز را
در كاريكه شرط آن پاكى و طهارت واقعى است استعمال ميكند مثل وضو و غسل احتياط واجب
آنستكه نجس شدن آن را باو بگويد و اگر در كاريكه شرط آن طهارت ظاهرى است استعمال
ميكند مثل لباس نمازگزار، گفتن باو واجب نيست اگرچه مطابق با احتياط است.
مسئله 148- اگر بچهاى كه تكليفش نزديك است، بپاك بودن يا نجس بودن
چيزى كه در دست خودش ميباشد خبر دهد، پذيرفته است و اگر بپاكى يا نجس بودن چيزيكه
در دست او نيست خبر دهد، گفتهاش پذيرفته نيست.
مطهّرات
مسئله 149- مطهرّات (پاككنندهها) يازده چيز است.
اول آب. دوم زمين. سوم آفتاب. چهارم استحاله. پنجم كم شدن دو سوم آب
انگور بنابر قول بنجاست آن و گذشت كه بجوش آمدن نجس نميشود ششم انتقال. هفتم
اسلام. هشتم تبعيت. نهم برطرفشدن عين نجاست. دهم استبراء حيوان نجاستخوار. يازدهم
غائب شدن مسلمان. و احكام اينها بطور تفصيل در مسائل آينده گفته مىشود.