مخالفت جامعه روحانيت در مورد حق انتخاب كردن و انتخاب شدن زنان چنين
توجيه گرديد كه زنان ايرانى از ابتدائىترين حقوق انسانى همانند مردان محروم
بودند، شاه در خدمت آمريكا بود، ماهيت عطاى حق رأى به زنان جز فريب، اغفال و به
فساد كشاندن آنها چيزى در بر نداشتت و با فرستادن چند زن به انجمن دردى دوا
نمىشد، مخالفت با تصويبنامه، مخالفت با آزادى بانون بنود، بلكه مخالفت با توسعه
فساد بود كه رژيم پهلوى در جهت آن پيوسته گام بر مىداشت، آيت اللّه العظمى
گلپايگانى قدّس سرّه در همان تاريخ اعلام داشت:
«آيا در مملكتى كه اكثريت قريب به اتفاق زنهاى آن با شركت در
انتخابات مخالفند و هنوز به مردها عملا حق شركت در انتخابات آزاد داده نشده، دادن
چنين حقّى كه به زور و ارعاب به آنها، يادگار اعصار توحش حكومتهاى فردى و توهين به
جامعه زنان نيست؟ ... اگر مقصود ترويج فحشا و منكر نيست چرا زنها را عملا ترغيب
مىكنند كه با بدنهاى نيمه عريان در نظر مسلمان و غير مسلمان ظاهر شوند ...[2]».