responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 113

فرمود: فردا پس از برگزارى نماز ظهر به نزد من بيا با تو كارى دارم، او گويد: روز بعد به حضورش شرفياب شدم، بر خلاف معمول و روش حكام دربانى را نديدم كه در اين وقت كه زمان ملاقات بود، از ورودم مانع شود، وقتى به نزد آن حضرت رفتم، ديدم نشسته و نزد وى جز كاسه‌اى سفالين و كوزه‌اى آب چيزى ديگر نديدم. درست در آن هنگام دستور داد بسته مهر زده‌اى را بياورند، با خود گفتم: او مرا امين دانسته و مى‌خواهد گوهر گرانقدرى كه از ديد ديگران پنهان داشته به من نشان دهد، ديرى نگذشت كه مهر را از بسته برداشت و آن را باز نمود ناگهان چشمم به مقدارى سويق (آرد نرم از جو و گندم و غيره) باز شد كه در كاسه‌اى ريخت و مقدارى آب بر آن اضافه كرد و چند جرعه ميل نمود و بقيه را به من تعارف كرد، ديدن اين منظره شكيبايى را از من ربود و بى‌تابانه گفتم: يا امير المؤمنين جاى بسى تعجب است! كه شما در كشورى مانند عراق كه خيرات آن فراوان است، اين گونه به خود سخت مى‌گيريد؟! فرمود: به خدا سوگند مهرى كه بر اين بسته زده‌ام، نه از جهت بخل است كه كسى با من همسفره شود! بلكه تنها در حدّ نيازم از مواد غذايى استفاده مى‌كنم و علت مختوم نمودن غذايم اين است كه مى‌ترسم نزديكانم از اين مقدار لازم چيزى بردارند و به جاى آن غذاى لذيذى اضافه كنند و در نتيجه غذاى غير طيّبى كه دوست ندارم جزو خوردنيهاى من باشد، از اين رو احتراز دارم، نكند غذايى غير از حلال به طعامم اضافه گردد. سپس به من دستور داد و فرمود: از غذاى مشكوك پرهيز كن و غير از حلال چيزى به جوف خود راه مده.

مؤلف گويد: روايات در اين مورد نيز بيش از حدّ شمارش است.

اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 113
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست