اسم الکتاب : مشکاة الأنوار ت عطاردی المؤلف : شیخ طبرسی الجزء : 1 صفحة : 254
از دستش مىرود ناراحت مىگردد.
(1) 4. امام باقر 7 فرمود: زمان حضرت رسول 6 يكى از اصحاب صفه كه عابد و
مؤمن و فقير بود، در هنگام نمازها هميشه ملازم رسول خدا بود و نبى اكرم به او توجه
خاص داشت و دلش به حال او متوجه بود و نام اين صحابى سعد بود.
يكى از روزها رسول خدا
6 گفت: اى سعد اگر چيزى به دستم رسيد تو را بىنياز مىكنم،
روزى جبرئيل آمد و دو درهم به حضرت رسول داد و گفت:
اينها را به سعد بدهيد
و بگوئيد با اين دو درهم تجارت كند و با اين زندگى نمايد.
بعد از اينكه رسول خدا
نماز ظهر و عصر را خواندند سعد را نزد خود طلب كردند و آن دو درهم را به او دادند
و گفتند: با اينها كاسبى كنيد او هم رفت و مشغول كار شد و از اين راه مالى به دست
آورد و دنياى او آباد شد و نزديك مسجد دكانى تهيه كرده و كار و بارش رونق گرفت.
رسول اكرم بعد از اذان
بلال وارد مسجد مىشد و نماز مىخواند و سعد هم چنان مشغول تجارت بود و در نماز
شركت نمىكرد. رسول خدا گفت: اى سعد، دنيا تو را مشغول كرده و در نماز هم شركت
نمىكنى، سعد گفت: اگر دكان خود را تعطيل كنم زيان خواهم ديد.
در اين هنگام جبرئيل آمد
و گفت: اى محمد، مال دنيا آدميان را از آخرت دور مىكند و به سعد بگو آن دو درهم
را كه به او دادى برگرداند، رسول خدا گفت: اى سعد، آن دو درهم ما را نمىدهى. گفت:
چرا يا رسول اللَّه دويست درهم مىدهم، هنگامى كه درهمها را پس داد بار ديگر دنيا
به او پشت كرد، و مانند اوّل شد.
(2) 5. امام صادق 7 فرمود: هر گاه خداوند به بندهاى سى هزار داد بدانيد كه اين براى او موجب
سعادت نخواهد بود و هيچ بندهاى نمىتواند بيش از ده هزار از راه حلال كسب كند و
گاهى خداوند براى افرادى دنيا و آخرت را جمع
اسم الکتاب : مشکاة الأنوار ت عطاردی المؤلف : شیخ طبرسی الجزء : 1 صفحة : 254