اسم الکتاب : مشکاة الأنوار ت عطاردی المؤلف : شیخ طبرسی الجزء : 1 صفحة : 253
يكى از دو نفرى كه نزد مالها ماندند به رفيقش گفت: چه بهتر
است كه ما اين اموال را بين خود تقسيم كنيم، آنها با هم اتفاق كردند كه هر گاه
رفيق سومى از شهر مراجعت كرد او را بكشند، از آن طرف رفيق سومى كه براى خريدن غذا
به طرف شهر مىرفت نيز فكرى برايش پيدا شد.
او نيز با خود قرار
گذاشت كه بهتر است هنگامى كه غذا تهيه كردم مقدارى سم داخل غذا بكنم و آن دو رفيق
را بكشم و خود تنها مالها را تصاحب كنم و همين كار را هم كرد و سمى را داخل غذا
نموده و مراجعت كرد و غذاى خريده شده را در دست دوستان خود گذاشت.
آن دو نفر ناگهان بر وى
شوريدند و او را از پا درآوردند و بعد با فراغت بال مشغول غذا خوردن شدند، هنگامى
كه غذا وارد معده آنها شد آن دو نفر هم مردند، عيسى بار ديگر از همان راه مراجعت
كرد و ديد آنها مردهاند و اموال همچنان باقيست فرمود: من به شما گفتم از اين جا
بگذريد كه هلاك مىشويد.
(1)
در ثروت اندوزى و مال
دوستى
(2) 1. امام صادق 7 فرمود: هيچ مصيبتى براى بنده مسلمان بالاتر از اين نيست كه او ناگهان به
مال و منالى برسد و خود را فراموش كند و از اين بدتر اينكه برادر مؤمنش نزد او
بيايد و بگويد: من در نظر دارم با خانواده شما وصلت نمايم و دخترى از شما خطبه كنم
و او هم مىگويد: من اين كار را نخواهم كرد زيرا مالم از شما بيشتر است.
(3) 2. فرمود: براى بنده
مسلمان ضررى بالاتر از اين نيست كه وى مالى به دست آورد و ثروتى فراهم كند، از اين
بدتر آنكه اگر مؤمنى براى خطبه به او مراجعه كند و بهتر از او و يا مانند او هم
باشد اما وى به خاطر اينكه از خطبهكننده مال بيشترى دارد از دادن دختر به او
خوددارى مىكند و او را به فقر سرزنش نمايد.
(4) 3. امام صادق 7 فرمود: هر كس به دنيا علاقه داشته باشد هنگامى كه
اسم الکتاب : مشکاة الأنوار ت عطاردی المؤلف : شیخ طبرسی الجزء : 1 صفحة : 253