responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : لهوف ت میر ابو طالبی المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 199

ناعى‌[1] مرگ سيدم را خبر داد كه درد آور بود و اين خبر فجيع ناعى بيمارم كرد

أ عينىّ جودا بالمدامع و اسكبا

وجودا بدمع بعد دمعكما معا

اى چشمهايم اشكهايتان را جارى كنيد و اين اشك پياپى ببارد

على من دهى عرش الجليل فزعزعا

و أصبح انف الدّين و المجد أجدعا

گريه بر عزيزى كه داعيه‌اش عرش را جنبانده، و بينى دين و مجد قطع گرديد

على ابن نبىّ اللَّه و ابن وصيّه‌

و ان كان عنّا شاحط الدّار اشسعا

گريه كنيد بر فرزند پيامبر و فرزند وصى او، گر چه از ما به غايت دور بود بعد به من گفت: اى ناعى، حزن ما را با خبر شهادت ابى عبد اللَّه 7 تجديد كردى و بر جراحاتى كه هنوز درمان نشده بود نمك پاشيدى، تو كه هستى خدايت رحمت كند؟

گفتمش: من بشير بن حذلم هستم، مولايم على بن الحسين مرا فرستاده، و او با اهل البيت در فلان جايند.

گويد: مردم مرا رها كرده به سوى بيرون مدينه شتافتند، من اسبم را رانده تا به آنان رسيدم و ديدم كه مردم راهها و مواضع را پر كرده و گرفته‌اند، از اسبم فرود آمده پياده جمعيت را شكافته تا به در خيمه‌ها رسيدم. هنوز امام سجاد در درون خيمه بود، بعد بيرون آمد در حالى كه دستمالى در دست داشت و بدان اشك خود را پاك مى‌كرد، و خادمى هم پشت سرش با كرسى بود، كرسى را بر زمين نهاد و امام بر آن نشست و نمى‌توانست از اشك خود دارى كند، صداى گريه مردم و ناله دختران و زنان بلند شد، و مردم از هر سوى امام را تعزيت مى‌گفتند، گوئيا آن قطعه زمين يك پارچه صداى ضجّه شده بود.

امام سجاد با دست فرمان سكوت داد، همگان از ناله باز ايستادند.

[خطبه امام سجاد 7 در بيرون مدينه‌]

امام سجاد 7 فرمود: حمد مر خداى رب العالمين راست، خداى رحمان و رحيم‌


[1]- كسى كه خبر مرگ آورد- م.

اسم الکتاب : لهوف ت میر ابو طالبی المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 199
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست